جمع حادثه ها
صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .
دواعی الدهر ؛ حوادث زمانه. گرفتاریهای روزگار. ( یادداشت مؤلف ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .
طوارق. [ طَ رِ] ( ع اِ ) ج ِ طارقه. ( منتهی الارب ) . حادثه های سوء بشب. بلاها که بشب رسد : از طوارق ایام و حوادث روزگار مصون و محروس مانده. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 410 ) . حواشی ممالک از سوابق خلل و طوارق
... [مشاهده متن کامل] زیغ و زلل پاک کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 365 ) . از دست تصاریف زمان و طوارق حدثان در امان بودند. ( جهانگشای جوینی ) .
بروز حوادث خونین
رویداد ها
حوادث: اتفاق
نوایب ، نوائب
حوادث=حادثه، حادثه ها
جمع و مفرد حوادث آثار چی میشه لطفا کسی میتونه بپه ممنون.
وقایع. حادثه
معنی حوادث
رویدادها.
حادثه ها.
پیشامدها.
اتفاقات، روی داد ها ، مثایب
اتفاقات، پیشامدها، حدثان، رخدادها، رویدادها، مصایب، وقایع
رخداد _ رویداد
اتفاق ها
پیش آمده ها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)