حنجره

/hanjare/

    larynx

فارسی به انگلیسی

حنجره ای
glottal

مترادف ها

larynx (اسم)
خرخره، حنجره، حلقوم، خشک نای

پیشنهاد کاربران

در پاسخ به گفته های دوستان
خِر خِره را در خرناس داریم و با جستن خرناس به خُر ناس میرسیم / ناس مردم یا صدا بوده که چون های هوی داشتند آنرا بعدهها به مردم اطلاق کردند اما گویا ناس در واقع صدا بوده / خُر همان گلو می باشد و در خِر خِره / خرطوم ( خُر طوم ( طوم = بلند چنانچه طومار را نامه بلند میشناسیم ) => خرطوم = گلوی و حلق بلند = آنچه گلو و حلق بلند دارد
...
[مشاهده متن کامل]

در پاسخ به حنجره ؛ خنجر ( خون جر ) / پنچر / پنچره / جِر دادن و . . . . که در آن جِر بکار رفته و در همگی آنها به شکاف و پاره کردن و سوراخ شدن اشاره شده است پس جر همانیست که امروزه در جر دادن بکار میبریم . بخش اول آن میتواند حن / حنج / حنچ / هنج / فن / پن و . . . باشد که چون در پنچَر نمونه همدیس با آنرا داریم میتوان گفت به افشاید ( احتمال بالا ) حنجره همان پنجره بوده که بدین سان نوشته شده و اشاره به حفره یا سوراخی دارد که پَن ( پن همان هواست و در پنیر = هوا ایزه شده ؛ پنداشتن = هوا و فکر و خیال ؛ پنجره = حفره هوا و فن = fan = که آنرا طرافدار یا هوادار میشناسیم ؛ پنکه = فنکه = دستکاهی که هوا میسازد و . . . ) از آن یا به آن تردد دارد. پس حنجره دگردیسی از همان پنجره میباشد

حنجره به زبان سنگسری
خِر خِرهkher kereh
خشک نای
واژه حنجره
معادل ابجد 266
تعداد حروف 5
تلفظ hanjare
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: حنجرَة] ( زیست شناسی )
مختصات ( حَ جَ ) [ ع . حنجرة ] ( اِ. )
آواشناسی hanjare
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
نای گلو. [ ی ِ گ َ / گ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حلقوم. ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن ) . حنجره. ( ترجمان القرآن ) . حنجر حلق. قصبةالمری :
اولین دام در ره آدم
هست نای گلو و طبل شکم.
سنائی.
از تلخ گواری نواله م
در نای گلو شکست ناله م.
نظامی.
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder : مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

در لری بختیاری
حنجره: تِشنی
حنجره: [اصطلاح موسیقی ] ساختاری در گلو که تارهای صوتی در آن قرار دارند.

بپرس