حنا

/hanA/

    henna
    (egyptian) privet

فارسی به انگلیسی

حنا زدن به
henna

مترادف ها

camphor (اسم)
کافور، حنا

henna (اسم)
حنا، بوته حنا

پیشنهاد کاربران

حنا. . . . . . حنا دختری بود در مزرعه . . تمام
حنایی؛ جون بابایی
واژه حنا
معادل ابجد 59
تعداد حروف 3
تلفظ hanā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: حناء] ‹حنان› ( زیست شناسی )
مختصات ( حِ یا حَ ) [ ع . حناء ] ( اِ. )
آواشناسی hanA
الگوی تکیه WS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

حنا :حنا نام گیاهی - سرخینه - حنابه معنای �زینت بخشی� است .
حنا : حنا درختی کوچک با گل های سفید و معطر که از گَرد آن حنا تهیه می شود.
حنا با تشدید روی حرف نون نام عبری است حنا زنی بسیار متواضع و مهربان بوده که بعد دعا به درگاه خداوند ، خدا به رحم حنا برکت بخشیده دارای فرزند پسری به اسم سموئیل می شود که این فرزند تا آخر عمر طبق نذر مادر خودت خادم خداوند جل جلاله می شود
حنا : گیاهی درختی که گل های سفید و معطر دارد
خضاب
یرنا. . .
چقدر زیباست حنایی صدا کنن؛ )
حنا دختری بسیار جذاب و زیبا؛ )
برناک، سرخینه، یرنا

حنا اسم دخترانه است، معنی حنا: ( عربی ) گیاهی درختی که گل های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
نام مادر حضرت مریم ( سلام الله علیها ) که نام نوعی گل است
حنا اسم زیبایی است و من اسم دخترم حنا است تازه اسم دختر ترانه علیدوستی هم حنا است
حنا یعنی اون حسی که وقتی عشقت حنا صدات میکنه دلت بلرزه و دوباره بخوایی صداشو بشنوی. . .
بخشنده و محربان از القاب حضرت زهرا
یرنا
حنا دختری در مزرعه
حنا اسمی خیلی زیبا به معنای خوشبختی است من به اسمم افتخار می کنم اسم خیلی با حالی است

نام یک گل زیبا با رنگ های گوناگون از صورتی و قرمز گرفته تا نارنجی و سفیدمی باشد.
حنا
19. همگان می دانند که زنان و کودکان ناخــــــــــــنهای خود را با بــــــــــــــرگهای Lawsonia alba یا L. inermis ، که در سرتاسر جنوب چین می روید رنگ می کنند و ازهمینرو آن را či kia hwa ( "گل ناخن" ) می نامند. 1 کتاب San fu hwan t‛u 4 که نویسنده و تاریخ نگارش آن شناخته نیست در باره این گیاه چنین گوید: در دوره زمـــــــامداری فغفور وو از دودمــــان هان ( 140 تا 87پ م ) از نان یوئه ( Nan Yüe ) ( جنوب چین ) به کاخ فو ـ لی آورده و آنجا کاشته شد. بدون شک این تاریخها با هم نمی خوانند یا این مطلب را بعدها به کتاب افزوده اند. کهن ترین اشاره به این گیاه که می توان تاریخ آن را تعیین کرد باز در کتاب Nan fan ts‛ao mu čwan نوشته کی هان آمده، 3 که گوید درختی است به ارتفاع یک و نیم تا دو متر با شاخه های سست و نازک و برگهائی چون برگهای نارون جوان ( Ulmus campestris ) با گلهائی به سفیدی برف همچون گلهای ye - si - min و mo - li، هرچند با بویی دیگر. همچنانکه در بالا گفتیم ( ص 329 ) ، در ادامه در این کتاب آمده است که این سه گیاه را مردمان هو از تا تسین آورده در کوان ـ تون کاشتند. 4 باری دیگر این پرسش پیش می آید که این گفته در نوشته نخستین هم بوده است یا نه. جای تردید است؛ بیشتر ازیرا که کی هان نام دیگر این گیاه را san - mo شمرده که همچنانکه دیدیم یکی از نامهای یاسمن است.
...
[مشاهده متن کامل]

کتاب Pei hu lu که توان کون ـ لو ( Twan Kun - lu ) آن را دور و بر سال 875 ترسائی نوشته، زیر عنوان či kia hwa آمده است: "گل ناخن زیبا و سفید است و بسیار خوشبو . امروزه بربرها آن را پرورش می دهند. هنوز توضیحی برای این نام داده نشده است. افزون بر این گیاه، یاسمن و mo - li سفید نیز هستند. این سه را ایرانیان ( پو ـ سه ) به چین آوردند و کاشتند. گل p‛i - ši - ša ( یا "گل اشرفی" ) ( Inula chinensis ) نیز همینطور.
در ابتدا این گیاه تنها خارج از چین پرورش می یافت، هرچند در سال دوم از دوره تا ـ تون ( Ta - t‛un ) ( سال 536 م. ، از دودمان لیانگ ) برای اولین بار به چین رسید ( ) . " در Yu yan tsa tsu 1 که دور و بر پانزده سال پیشتر نوشته شده، می خوانیم: "می گویند گل اشرفی نخست در خارج پرورش می یافته است. در دومین سال از دوره تا ـ تون از دودمان لیانگ ( 536 م. ) به چین رسید. در دوره زمامداری دودمــــــــــــــان لیانگ، مردم کین چو ( Kin čou ) رسم داشتند در خانه های خود بر سر سکه طلا نرد بازند. وقتی موجودی سکه به پایان می رسید، به گل اشرفی روی می آوردند. از همین روست که یو هون ( Yü Hun ) گفته است: "هر کس گل به کف آرد، پول درآورده است. " همچنین در همین کتاب آمده است:2 «p‛i - ši - ša نام دیگر گل اشرفی است، 3 که اصلاً در خارج عمل می آمد و در نخستین سال دوره تا ـ تون از دودمان لیانگ ( 535 م ) وارد چین شد. » بی شک ممکن نیست که گل اشرفی مورد نظر توان کون ـ لو و توان چن ـ شی Inula chinensis باشد که گیاهی است خودرو و در شمال چین فراوان یافت می شود و پیشتر، هم در Pie lu آمده و هم تائو هون ـ کین ( T‛ao Hun - kin ) به آن اشاره کرده است. 4 مسلم است که این گیاه که در دوره لیانگ وارد چین شده گونه ای متفاوت بوده است. تنها راه حل این مسئله تعیین سرنمون p‛i - ši - ša است که ظاهراً آوانگاشت واژه ای بیگانه است. نگفته اند که این واژه از کدام زبان است، هرچند از روی ظواهر می توان حکم به سنسکریت بودن آن داد و به احتمال زیاد می توان ریشه آن را در صورتی چون *visīsa ( یا *viçesa ) یافت. به هر روی چنین نام گیاهی در زبان سنسکریت وجود ندارد. احتمالاً این واژه سنسکریت نیست. 5
در Pei hu lu نیز به همین ترتیب گل ناخن وارداتی از ایران دانسته شده هرچند اشاره ای به محصول آن، حنا، نشده است. من در هیچ یک از کتابهای دیگر دوره تانگ اشاره ای به حنا ندیده ام. استنباط من این است که از این بزک تا پیش ازدوره سونگ در چین استفاده نمی شده و مسلمانان این نحوه بکار گیری آن را واردِ ( یا دوباره واردِ ) چین کردند و در ابتدا هم تنها در بین آنها رسم بود. همچنین می دانیم که بــــــــــــــرگهای Impatiens balsamina ( fun sien ) آمیخته با زاج سفید را امروزه برای رنگ کردن ناخن به کار برند و ازیراست که žan či kia ts‛ao ( "گیاه رنگ کننده ناخن" ) می نامند، 1 نامی که نخستین بار در کتاب Kiu hwan pen ts‛ao، که نخستین سالهای دوره مینگ انتشار یافت مطرح شد. کهن ترین منبعی که به این رسم اشاره کرده کتاب Kwei sin tsa ši 2 نوشته چو می ( Čou Mi ) ( 1320ـ1230 ) است که آورده است: " هرچند در باب نوع قرمزِ گلِ ( Impatiens balsamina ) fun sien باید گفت برگهای آن را در هاون سوده با کمی زاج سفید در آمیخته بکار برند. 3 باید نخست ناخنها را درست تمیز کرد و زان پس خمیر بر آنها گذاشت. شب هنگام تکه ابریشمی روی ناخنها می بندند و ناخن رنگ می گیرد. این عمل را سه تا پنج بار تکرار می کنند. رنگی که به دست می آید مانند رنگ ( Basella rubrum ) yen - čiاست. این رنگ حتی با شستن هم از بین نمی رود و ده روز تمام پایداز می ماند. امروزه در میان بسیاری از زنان مسلمان کاربرد این ماده در رنگ ناخنها رواج دارد و بهر سرگرمی سگ و گربه را نیز با آن رنگ می کنند. " Pen ts‛ao kan mu تنها عبارت آخر این نوشته را آورده است. نوشته ی چو می نشان نمی دهد که این رسم باستانی بوده است؛ برعکس، به نظر می رسد کهن تر از دوره سونگ نبوده باشد.
در هیچ یک از گیاهنامه های کهن نامی از Lawsonia در میان نیست. نخستین بار این نام در Pen ts‛ao kan mu آمده. همه دانسته های لی شی ـ چن داشته که در اینجا آورده تنها همین است که دو نوع از آن وجود دارد، زرد و سفید که طی ماههای تابستان گل می کنند؛ بوی آن مانند بوی mu - si , ( Osmanthus fragrans ) است؛ و مــــــــــی توان رنگِ ناخن کرد و در ایـــــــــــــــــــن کار بــــــــــهتر از گل ( Impatiens balsamina ) fun sien است. چن کان ـ چون ( Čen Kan - čun ) ، از نویسندهان دوره سونگ، آن را زیر نام ihian hwa؛ ( "گل دارای بوی ویژه" ) می آورد.
تا . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس