حمد

/hamd/

    praise
    eulogy

فارسی به انگلیسی

حمد و ثنا کردن
laud

حمد و نیایش
glory

حمد و نیایش کردن خدا
glorify

حمد کردن
praise, to praise(god), to thank(god)

مترادف ها

gloria (اسم)
تسبیح، فر، حمد، حلقه نور

پیشنهاد کاربران

معنی دقیق حمد را ستایش باید دانست زیرا حمد مقابل نکوهش و نکوهش نیز مقابل ستایش.
حمد : فرمان پذیری
حمد : حق شناسی کردن
تفاوت شکر و حمد:
شکر عبارت است از قدردانی و بزرگ داشتن نعمتی که به شخص داده شده است، چه نعمت ظاهری باشد و چه معنوی، و در برابر آن کفران است که به فارسی ناسپاسی می گویند یا به عبارتی، شُکر سپاسگزاری و قدردانی زبانی و عملی از نعمت های خدا است.
...
[مشاهده متن کامل]

حمد خدا، بیان کارهای خدا و ستودن آنهاست، چون همه کارهای خداوند نیک است، و از سوی دیگر هر انچه از عالم و جهات هستی از زیبایی ها و خوبی ها و غیره است همه از خداوند است، بنده که از آنها تعریف می کند، حمد او را به جا آورده است.
شکر را به فارسی سپاس معنا کنند و حمد را ستایش گویند.
شکر، گاهی به زبان است، و شخص نعمت های داده شده را بیان می کند، و زمانی غیر از اعتراف زبانی، به درون خویش نیز به آن اقرار دارد و شکل سوم، شکر به عمل است.
شکر زبانی: شکری که با زبان همراه باشد مانند: الحمدالله.
شکر عملی: یعنی در عمل شکرگزار باشیم مانند: صدقه دادن. در این نوع، ما با انجام کار های نیک که خداوند دوست دارد و موجب رضایت او میشود پروردگار را شکر می کنیم یا برای شکرگزاری خداوند از کارهایی که خداوند حرام کرده است دوری می کنیم.

حمد ؛ تفسیر و تحلیل این کلیدواژه مرتبط با مطلب زیر؛
آمیتریس ؛ یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی آمیت و ریس. اگر خوب دقت کنیم دست خدا رو در ساخت این کلمه می توانیم ببینیم.
حرف ( آ ) در کلمه ی آمیت به لحاظ نزدیکی محل صدور آوا از ابزارهای کلامی در دهان قابل تبدیل به حرف ( ه ع ) می باشد و حرف ( ت ) قابل تبدیل به حرف ( د ) می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

در بخش دوم حرف ( س ) در کلمه ی ریس قابل تبدیل به حرف ( ز ) می باشد. مثل موسیقی و موزیک.
کلمه ی آمید تغییر شکل یافته کلمه ی حامید به مفهوم حمد کننده و شکرگذار و ستایش کننده دارای مفهوم اولیه می باشد.
ادامه روند جریان مفاهیم در کلمه ی حامید و آمید مرتبط با کلمه ی اُمید و کلمه ی اُمید مرتبط با کلمه ی آمایش و آماربرداری می باشد
با این روند از جریان مفاهیم مرتبط با کلمه ی امید اینطور می شود تفسیر کرد؛ شخص امیدوار به شخصی گویند که با آمایش یا هامایش و تهذیب و محاسبه ی مسایل در زندگی امید به حصول در نتیجه یا ستاندن در مقوله ی ستایش را دارد. فلذا شخص آمیت یا حامید، شخص همت کننده و محاسبه گر و پردازشگر در مسایل زندگی است. و نتیجه پردازش و محاسبات، امید به ستاندن و حصول در نتیجه را در زندگی در پی دارد.
مجدد در ادامه ی این روند، دو کلمه ی امید و عَمد هرچند در کاربرد رایج امروزی ممکن است دو کلمه ی نامأنوس به نظر برسند ولی وقتی می گویند شخصی فلان کار را عمداً انجام داد یا عمدی در کار داشت یعنی این شخص آن کار را از روی حساب و کتابی و بر مبنای یک آمایشی انجام داده است. پس فلسفه ی حمد و شکرگذاری صرفاً یک فلسفه ی کلامی و علمی نیست بلکه حمد خداوند متعال را به جا آوردن یک مقوله ی عملی است و نیاز به همت دارد. یک اصطلاحی هم که در فرهنگ ما ایرانی ها مرتبط با این مطلب وجود دارد این است که شکر نعمت در استفاده از نعمت است مثلاً شکر نعمتِ فکر و چشم و بازو و دست و پا در به کار بستن و درست استفاده کردن از آن بر مبنای یک استفاده ی حساب شده است. و نتیجه ی این استفاده ی درست ؛ شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت، نعمت از کف بیرون کند. با این تفسیر که وقتی دست و بازویی که خداوند متعال به ما داده اگر اینها را به کار بزنیم و درست استفاده کنیم فکر و پا و دست و بازو قوی و قوی تر می شود.
ناگفته نماند که در فرهنگ نامگذاری ما ایرانی ها، ترک زبان های ما از کلمه ی حمد با ریخت حامید برای نامگذاری استفاده می کنند.
بخش دوم کلمه ی آمیتریس که ریس باشد اگر فقط از یک مسیر، جریان مفاهیم این کلمه را دنبال کنیم مرتبط با کلمه ی رایس و پرایس و پرایز به معنی تغذیه کردن و تغذیه شدن دارای مفهوم می باشد. کلمه ی رایس مرتبط با کلمه ی پرایس و پریز و پُرس و پارس و پرسش و خیلی کلمات دیگر می باشد.
تهذیب ؛ مرتبط با کلمه ی حساب یعنی حساب پس کشیدن و محاسبه کردن
کلمه ی تهذیب و حساب از یک ریشه با دو نگارش می باشد.
اصطلاح تهذیب نفس یعنی حساب پس کشیدن از نفس و محاسبه ی اعمال.
اگر فضای مفهومی اطراف کلمه ی تهذیب رو واکاوی کنیم به کلماتی خواهیم رسید که در نگاه اولیه ممکن است در ظاهر نامأنوس باهم باشند.
روند کلمات مرتبط با کلمه ی حامد در تلاطم لاتین وار کلمات در پاتیل کلمه ی آمیتریس؛ حامید همت هامایش آمایش امید حساب محاسبه تهذیب

ح م د: ( ترمیل، برانداختن، تکامل )
دریافتن و در تعلق خود قرار دادن نعمت، سپس سپاس گفتن و تمایل مجدد بر نعمت و با چشم برانداختن آن به سوی آینده و به مکان معین هدایت شدن می باشد. پس از خوردن، اجرای تکامل، تحلیل آن با استراحت و خوشنودی به میل مجدد می گشاید و زندگی و راه را بوجود می آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

تکتم کمانی

*بنام خدای شهجان ونازان.
بگو او خدای تک است۱خدای بی نیار است۲نزاده و نمی زاید۳و نمیباشدش بَسایِه ای۴*
گردانیدهء سورهء اخلاص.
گرداندهء شهرام.
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

کلمه حمد بطوریکه گفته اند به معنای ثنا و ستایش در برابر عمل جمیلی است که ثنا شونده باختیار خود انجام داده ، بخلاف کلمه ( مدح ) که هم این ثنا را شامل میشود، و هم ثنای بر عمل غیر اختیاری را، مثلا گفته می
...
[مشاهده متن کامل]
شود ( من فلانی را در برابر کرامتی که دارد حمد و مدح کردم ) ولی در مورد تلالوء یک مروارید، و یا بوی خوش یک گل نمی گوئیم آن را حمد کردم بلکه تنها می توانیم بگوئیم ( آن را مدح کردم ) .

ثنا و طفت الله


ستایش - ثناگویی
حمد : حمد در لغت عرب به معنی ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیارى است ، یعنی هنگامی که کسی آگاهانه کار خوبی انجام دهد ، و یا صفتی را براى خود برگزیند که سرچشمه اعمال نیک اختیارى است ، ما او را حمد و ستایش می گوئیم .
شکر
ستایش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)