حمام

/hammAm/

    bath
    bathroom
    turkish bath(-house)
    hammam

فارسی به انگلیسی

حمام افتاب
sun bath

حمام افتاب گیری
tanning

حمام بخار
sauna

حمام بسیار گرم
sauna

حمام چرخابی
whirlpool bath

حمام خون
blood bath

حمام سبک خاورمیانه
turkish bath

حمام عمومی
bath, bathhouse, turkish bath

حمام گرفتن
shower

حمام کردن
bathe, bath

مترادف ها

bathhouse (اسم)
گرمابه، حمام، لباس کن

bathroom (اسم)
گرمابه، حمام

washroom (اسم)
حمام، محل دستشویی، اتاقک توالت

turkish bath (اسم)
حمام، گرمابه بخار

therm (اسم)
حمام، داغ، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، حمام عمومی

پیشنهاد کاربران

حمام: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
آسنا āsnā ( مانوی: āsnāy )
حمام عمومی : گرمابه
حمام خانه : شوکد ( شوکده - شویکد - شویکده )
گرمابه.
تَنشویی.
امر مقدر، امر محتوم، قضا، قدر، سرنوشت، مرگ، موت | آبزن، دوش، گرمابه، تابخانه
گرمابه سرگذشت ( تاریخ معرب آن ) بسیار طولانی دارد. نخستین کسانی که آنرا ساختند بابلی ها [قوم ایرانی - آریایی] و مصری های عهد باستان بودنند. دوستی به نام�جدیری� نوشته هممام ساخته ترکهاست نمی دانم آیا منظور ایشان واژه اش و یا ساختار آن است. پیش از اینکه ترکها به اروپا بیایند سرزمینی که امروز ترکیه نامیده می شود سرزمین روم بود و در آنجا بر اساس آثار باستانی حمام ( گرمابه ) وجود داشته. در زبان آلمانی به گرمابه Badezimmer گفته می شود این چهار دیواری است که برای شتشوی بدن در خانه است. ولی گرمابه بیرون از خانه را
...
[مشاهده متن کامل]

oeffentliche Baeder * می گویند. در زبان انگلیسی Bathroom است. در آمریکا وقتی کسی می خواهد به توالت برود می گوید : می روم به Bathroom .
* [۱] پا برگی در زبان آلمانی حرفهای A - O - U در پاره ای از واژه ها با دو نقطه در بالای آنها نوشته می شود که آنرا اوملات می گویند و صدای واژه را دگرگون می کند. در این تارنما نمی شود با اوملات نوشت چون پس از باز تاب به شکل علامت سوال در می آید. من در متن های دیگری که نوشته ام بکار برده ام که نمی شود. به این خاطر واژه گرمابه همگانی را با oe و ae نوشته ام که منظورم A و O با اوملات است!

گرمابه
حمام به معنی کبوتر است و از آن جایی که گرمابه ها زیر زمین ساخته می شدند و گنبد آنها روی زمین وجود داشت که کبوترها روی آن می نشستند، واژه "حمام" به معنی کبوتر گسترش معنایی پیدا کرد و در اربی که واژه ای برای گرمابه وجود نداشت به گرمابه نیز "حمام" گفتند.
...
[مشاهده متن کامل]

در اربی به "سرداب" هم که به معنی آب انبار است نیز همان "سرداب" می گویند.

حمام یا گرمابه محلی است برای شستشوی تن و سر و صورت. کاشی های معرق، هفت رنگ و کاشی های خشتی، با تصویر انسانی از زیبایی ها و ویژگی های ظاهری حمام ها بوده است. حمام تا قبل از عصر جدید بخشی از حوزة عمومی بود، حمام ها کنار خیابان و همچنین کنار بازار ساخته می شدند.
...
[مشاهده متن کامل]

حمام های عمومی به لحاظ معماری غالبا دارای در ورودی پیچ داری بودند که به رختکن منتهی می شد. در گوشه ای از رختکن محل استقرار صندوق دار حمام قرار داشت. این رختکن به اتاقی راه می یافت که آن را اتاق سرد و یا بیت اول می نامیدند و دارای حوض های آب و هوای گرمی بود که از طریق لوله های سفالی کار گذاشته شده در دیوار سالن ( اتاق دوم ) از گرمخانه می آمد.
این اتاق به اتاق دیگری به نام بیت الحراره و یا حجره داغ وصل می شد. این اتاق دارای حوضی پر از آب گرم بود و دمای آن حداکثر میزانی بود که بدن انسان توان تحمل آن را می توانست داشته باشد. کف این اتاق ها تماما از سنگ مرمر پوشیده می شد تا نظافت آن به آسانی صورت پذیرد.
سقف اتاق های حمام گنبدی شکل و دارای نور گیر هایی بود که به وسیله دریچه هایی شیشه ای بسته می شدند تا بدین ترتیب فقط نور آفتاب به داخل حمام بتابد و از ورود هوای سرد جلوگیری و حمام به صورت طبیعی روشن شود.
معمولا در ساخت حمام ها از آجر، سنگ و مرمر استفاده می کردند، زیرا این مواد به خوبی در مقابل آب مقاومت می کنند. در پشت حمام گرمخانه ای وجود داشت که آب را در دیگ های بزرگ مسی به جوش می آورد.
آب جوش و بخار از گرمخانه و از طریق شبکه ای از لوله های سفالی به قسمت های مختلف حمام توزیع می شد. این گرمخانه معمولا دارای یک در پشتی بود که از طریق آن سوخت مورد نیاز گرمخانه به آن می رسید.
افراد شاغل در حمام:
تونتاب: شخصی که وظیفه اش نگهداری از حمام , گرم نمودن آب و همچنین تمیز نمودن حمام بوده است را تونتاب می گفتند.
دلاک: فردی که با کیسه کشی و شستشوی افراد در حمام امرار معاش می نموده است.
مشتمالچی: شخصی که در حمام به اشخاص مشت مال می داده و جهت صدا زدن او در سربینه فرد بلند میگفه خش.
حمامی: مالک حمام خصوصی که درحمام عمومی نقش مدیریت را در حمام به عهده داشته است.
پادو: این فرد وظیفه اش جفت کردن کفش اشخاص و گاهی اوقات جابجایی. افرادی که در سربینه حضور داشتند. تا مشتری وارد می شد، پادو کفش مشتری را زیر سکو می گذاشت و یک لنگ خشک روی سکو پهن می کرد. مشتری که لخت می شد، پادو یک لنگ دیگر به او می داد. مشتری آن لنگ دوم را به کمر می بست لباس هایش را توی آن لنگ اول می پیچید و از سکو پایین می آمد.
وسائل استحمام در حمام های قدیمی:
کیسه، مشربه، لیف، تاس، شان، ه طشت، صابون، لگن، سفیدآب، آینه، کتیرا، جام حنا، سدر، جام وسمه، مورد، لنگ، حنا، چراغ پیه سوز، وسمه، سنگ پا، گل سرشور، بقچه مسند و . . . .
برخی از نکات فنی و هنری حمام ها:
چگونگی شبکه آبرسانی به خزینه، گرمخانه، سربینه، حوض ها، حوضچه ها و فواره های متعدد آنها، نحوه گرم کردن هوای داخل حمام، چگونگی آب بندی مخازن آب و گرم کردن آب، ارتفاع کم و باریک و طولانی بودن راهروها، هشتی های میانی و سردرها، تناسبات فضایی ورودی ها و خروجی ها، ارتفاع زیاد رختکن، گود بودن حمام، بهره گیری از آب قنات، نگهداشتن حرارت، ضد زلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشی در اثر قرارگیری در درون زمین.
در حمام های عمومی قدیمی، فضاها طوری پشت سر هم چیده می شد تا ناخودآگاه یک مسیر منطقی را طی کنی؛ بعد از سر در حمام، یک راهرو افراد را به فضای سربینه می برد که از نظر دما خیلی نزدیک به فضای بیرون بود. بعد یک راهرو قرار داشت که هوایش کمی گرم تر از سربینه بود و در آخر گرمخانه بود که از تمام فضاهای دیگر گرمتر بود.
تاریخچه حمام در ایران
ایرانیان از دیرباز به حفظ نظافت بدن و شستشوی همیشگی آن اهمیت فراوان می داده اند، خصوصاً بعد از اسلام
قبل از اسلام پیروان آیین مهر و زردشت توجه به پاکیزگی داشته و آب که مظهر پاکیزگی است از قداست فوق العاده برخوردار بوده.
کلمه پادیاوی یعنی غسل، وضو، پاک کردن و پاکیزه نگاه داشتن که واژه پاسیو هم به همین منظور است از آن زمان ریشه گرفته، پاسیو همان محل تمیزکردن و در مساجد به وضوخانه گفته می شده است.
این واژه در زبان فرانسه به patioتبدیل شده و دوباره به ایران بازگشته به صورت پاسیو به کار گرفته شده است.
واژه گرمابه مرکب از دو کلمه گرم و آبه به معنی مکانی است که دارای آب گرم باشد؛ مانند سردابه ( ساختمان سرد ) ، گورابه ( قبرستان یا مقبره ) .
حمام در تمام شهرها و روستاهای ایران در کنار مساجد به صورت زوجی ( زنانه و مردانه ) ساخته شده و قبل از اذان صبح باز می شدند.
هر حمام دارای سردخانه، گرمخانه، محل شستشوی بدن، خزینه، محل نشستن و لباس پوشیدن و. . . . . بوده است.
حمام ها در زیرزمین ساخته می شده اند تا اولاً از سرمای زمستان محفوظ باشند و ثانیاً آب سطحی جاری در جوی ها بتواند در بالاترین مخزن آن جاری شود.
در قدیم سوخت حمام از خار بیابان و هیزم و فضولات حیوانات بوده. معماران ایرانی در ساختمان حمام از سنگ، آجر و ملات شن و آهک استفاده می کردند و پلاستر سطوح داخلی حمام از خاک رس، آهک، به همراه الیاف گیاهی به نام لوئی ( لوکه ) و کاه و بعضاً از مو استفاده می شد.
آب بندی کف خزینه نیز بوسیله قشری از خاک رس، آهک، پشم بز، پیه، موم زنبور عسل، کرباس و غیره که برای جلوگیری آب به داخل آتشدان انجام و سپس لایه ضخیمی از ساروج روی آن کشیده می شد.
حمام ها دارای دو خزینه با آب ولرم و گرم بوده که مشتریان ابتدا وارد خزینه ولرم شده و بدن خود را شستشو می دادند، سپس وارد خزینه گرم شده کار استحمام نهائی و غسل کردن را به انجام می رساندند.
در زیر خزینه حمام تون ( آتشدان یا آتشخان ) قرار داشته و ظرف مسی بزرگی در کف خزینه تعبیه شده و در زیر آن آتش می افروختند تا در اثر عمل کنون . . .

بپرس