حمال

/hammAl/

    carrier
    porter
    draft
    fagger

فارسی به انگلیسی

حمال در هتل
boy

حمال کشتی
longshoreman

مترادف ها

porter (اسم)
ابجو، باربر، حامل، حمال، حاجب، دربان، آبجو پورتر، ناقل امراض

coolie (اسم)
باربر، حمال

carrier (اسم)
حرفه، حامل، حمال، حامل میکرب، دستگاه کاریر، موج حام-ل

پیشنهاد کاربران

بارزن. کسی یا کسانی که بار می زنند.
حمال به گویش بختیاری به چوب بزرگ و قطور جلو ایوان حمال گفته می شود
کولبر
هامبال در آذربایجان
کوله ، یوک چکن و. . .
جابجا کننده ارد در نانوایی
حمال ارد
باربر
در بنا هایی با تیر های چوبی به ستونی که بار اصلی سقف رو حمل میکنه میگن حمال. [کرمانجی ]
به بقیه ستون هام میگن کتل
بارکش ، خر

بپرس