آماذه. آماده. حماذه؛حماسه
هسواچ
لری بختیاری
هنگامه:حماسه، کولاک
مثال
هم پیا ک اوو منه جنگه هنگامه کرد دشمنیل گروسستن ز کشس
ان مرد امد در میدان جنگ حماسه افرید و دشمنان از وی فرار کردند
اتفاقا درشب حماسه �⁶حمل ( فروردین ) دخترم دیده به جهان ګشود روزبعد اسمش حماسه ګذاشتم ګرفته شده از نام حماس وحماسه نیروهای دلیر ایران
واژه حماسه
معادل ابجد 114
تعداد حروف 5
تلفظ he ( a ) māse
ترکیب ( اسم ) [عربی: حَماسَة] ‹حماست›
مختصات ( حَ س ) [ ع . حماسة ]
منبع فرهنگ فارسی معین
واژگان مترادف و متضاد
گفت اگر صاحب فرزندی شوم اگر پسر بود اسمش را میذارم حماس و اگر دختر بود اسمش را میذارم حماسه چراکه حماس حماسه آفرید. ( اشاره به حمله ۱۵مهرماه ۱۴۰۲ فلسطین به اسراییل )
جسور
حماسه به معنای شدت است ، و قریش را از این جهت حمس می گفته اند که در امر دین خود تعصب و شدت داشتند، و یا بدین جهت بوده که اصولا مردمی با صلابت و خطرناک بوده اند.
شجاعت ، دلیری ، قهرمانی
حماسه : برابر عربی آن می شود" "رجز" و "رجز خوانی " وازه آمیخته ی عربی فارسی هست که در زبان فارسی هم بکاربرده می شود.
حماسه " از نظر اتیمولوژیکی در عربی هیچ معنی نداشته است و در فارسی نیز وامواژه است
... [مشاهده متن کامل]
این نامواژه ریشه در ادبیات یونان و اروپا دارد " و از نام هومر homeric نخستین شاعر حماسی سرای بزرگ یونانی بر گرفته شده است. و در زبان های عربی و اروپایی و هم چنین زبانهای ایرانی وامواژه از زبان یونانی است.
ابن واژه عربی است
که در پارسی هم ردیف ندارد یا اینکه بنده نمیدانم . . . .
ولی در زبان ایرانی هم ردیف داردو دِستان است که البته کورمانجی است که کردی کورمانجی اصل زبان ایرانی است که زبان ماد هاست
حماسه : دلیری و شجاعت، کار افتخارآفرین .
یَلنامه و پهلوان نامه
رزمی
شجاعت
حماسه به رشته داستان های پهلوانی و رزمی گفته می شود. حماسه ها عموماً منظوم نوشته می شوند. به داستان ها و موضوعات غیررزمی در ادبیات، بَزمی یا غِنایی گفته می شود.
تعریف حماسه
حماسه گونه ای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی های قومی یا فردی می پردازد.
... [مشاهده متن کامل]
محققان منظومه های حماسی را به دو نوع تقسیم کرده اند: منظومه های حماسی طبیعی و ملی که خود به دو گونه حماسه های اساطیری و پهلوانی مانند قسمت عمده ای از شاهنامه و منظومه های حماسی تاریخی مانند اسکندرنامه بخش می شود و منظومه های حماسی مصنوع همچون هانرید اثر ولتر.
یَلنامه و پهلوان نامه واژه هایی پارسی تبار و برابرهای پارسی سره واژه عربی حماسه هستند. یل به معنی پهلوان است.
ویژگی های حماسه
از مهم ترین ویژگی های حماسه آن است که مدت ها پس از حوادثی که از آنها سخن می گوید پدید می آید، اما به طور معمول معتقدات و آثار فکری و اجتماعی دوران شاعر با اعتقادات و سنت هایی دورانی که حماسه در آن بیان می شود اختلاط نمی یابدو شاعر با حذف کردن نشانه های فرهنگی دوران پیشین، آثار و نشانه ها ی زمان خود را در حماسه نمی آمیزد.
به طور کلی حماسه های پهلوانی و دینی که با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم در ارتباط است؛ دورانی که مردمان پیشین با مدنیت ساده و ابتدایی خود در تلاش برای تشکیل ملیت و تمدن خود بوده اند. موضوع داستان های حماسی همیشه نخستین دوره های تمدن آن ملت است و در دوره های ترقی و کمال استقلال و تمدن یک ملت شاعران بیشتر به حماسه های مصنوع می پردازند.
همچنین در عموم حماسه ها زمان و مکان وقایع مبهم است تا منظومه حماسی در زمان و مکان محدود نباشد.
منشا حماسه
گروهی از محققان شعر حماسی را نتیجه و دنبالهٔ شعر غنایی می دانند و معتقند که بیشتر آثار حماسی از ترکیب سروده هایی که شاعران پیشین در طول زمان برای قهرمانان و سرداران سروده اند، تشکیل شده است. [۱] ویژگی دیگر حماسه داستانی بودن ان می باشد حماسه ها به صورت داستان بیان میشوند وجود قهرمانان برتر در حماسه نیز از دیگرویژگی های حماسه به شمار میرود حوادث خارق العاده ای که در حماسه ذکر می شوند که باور آنها گاه دشوار می باشد نیز از ویژگی های حماسه می باشد
حماسه های
در کنار شاهنامه که مجموعه ای از بسیاری از منابع تاریخ و اسطوره ایران باستان است، شماری دیگر از حماسه های فارسی در دست است که از حماسه سرایی ساسانی ریشه می گیرند از جمله: گرشاسب نامه، بهمن نامه، فرامرزنامه، کوش نامه، برزونامه، شهریارنامه، آذربرزین نامه، بیژن نامه، لهراسب نامه و سام نامه. [۲] فهرست حماسه های ایرانی که دکتر ذبیح الله صفا می دهد شامل این کتابها نیز هست: داستان کک کوهزاد، داستان شبرنگ، داستان جمشید و جهانگیر نامه.
حماسه های اصلی اقوام جهان
[نهفتن]
ن • ب • و
حماسه های منظوم ملل و اقوام جهان
آسیا
اروپا
آفریقا
آمریکا
ارمنستان: دلاوران ساسون
اعراب: عنتره بن شداد
اغوزها: دده قورقود، کوراوغلو
اندونزی: کاکاوین رامایانا
اوستیا: حماسه نَرت
ایران زمین: شاهنامه و دیگر حماسه ها
باشقیرستان: اورال باتور
بلوچستان: هانی و شیخ مرید
تامیل: پنج حماسه بزرگ
تایلند: راماکین
تبت: حماسه گِسار خان
تبرستان: هژبرسلطان
ژاپن: داستان هِیکه
فیلیپین: فلورانته و لورا
قرقیزستان: مَناس
کامبوج: رئامکر
گرجستان: پلنگینه پوش
لائوس: پرا لاک پرا لام
مالزی: حکایت هانگ توآه
مغولستان: ژنگَر
میان رودان: گیلگامش
میانمار: یاما زاتداو
هندوستان: مهاباراتا، رامایانا
ویتنام: داستان کیو
اسپانیا: دن کیشوت
استونی: کالویپوگ
اسکاتلند: بروس
اسکاندیناوی: اِدای شاعرانه
آلبانی: عود کوهستان
آلمان: سرود نیبلونگ ها
انگلستان: بئوولف
اوکراین: داستان لشکر ایگور
ایتالیا: کمدی الهی
ایرلند: گاورانی کولی
پرتغال: لوسیادها
روم: انه اید
فرانسه: سرود رولاند
فلاندر: شیر فلاندر
فنلاند: کالوالا
لتونی: لاچپلسیس
لهستان: استاد تادئوس
لیتوانی: فصول
مجارستان: مخاطرات سیگِت
هلند: رینارد روباه
یونان باستان: ایلیاد، اُدیسه
مالی: سونجاتا
مصر باستان: داستان سینوهه
آرژانتین: مارتین فیرو
شیلی: آروکانا
پانویس
1. ↑ صفا - ۱۴
2. ↑ دریایی - ۳۲
منبع
دریایی، تورج. سقوط ساسانیان. ترجمهٔ منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینک لو. چاپ یکم. تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۸۱ خورشیدی. شابک: ۹۶۴ - ۶۰۸۲ - ۱۷ - ۳.
صفا، ذبیح الله. حماسه سرایی در ایران. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۲ خورشیدی.
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ایتاس ( سنسکریت: ایتیهاسا )
هَسواچ ( اوستایی: هَثوَچَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)