حلول کردن


    incarnate
    to enter
    to approach
    to penetrate

فارسی به انگلیسی

حلول کردن روح کسی در بدن دیگر
reincarnate

مترادف ها

reincarnate (فعل)
تجلی کردن، حلول کردن، تجسم یا زندگی تازه دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس