دیکشنری
مترجم
بپرس
حفر
/hafr/
digging
excavation
dig
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
حفر کردن
dig, excavate, grub, sink, to dig
حفر کردن با مته
drill
حفر کننده
digger
مترادف ها
dig
(اسم)
کنایه، کاوش، حفاری، حفر
drilling
(اسم)
تمرین، حفر، مته زنی، تمرین نظامی، ایجاد سوراخ با مته
پیشنهاد کاربران
ژرفاکند
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها