زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : زره، محافظ، سلاح، weapon، armor Zēnig : مسلح، armed Zēndān : زندان، prison پی رس: فرهنگ پهلوی مکنزی
پوشُبانیدن = protect پوشُبانِش = protection {پوشُبانیدن: پوش ( بن اکنون پوشیدن ) بانیدن. نگهبانی کردن و حفاظت از چیزی به وسیله پوشش، پوشاندن، دربرگرفتن. } #پیشنهاد_شخصی #پارسی دوست