حفاری

/haffAri/

    digging
    excavation
    digs

فارسی به انگلیسی

حفاری کردن
unearth

مترادف ها

excavation (اسم)
کاوش، حفاری، نبش، خاک برداری

dig (اسم)
کنایه، کاوش، حفاری، حفر

diggings (اسم)
حفاری، محل حفر، خاک برداری

پیشنهاد کاربران

حفاری: حفار واژه ای عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است:
انخز anxaz ( سغدی: انخذ anxaż )
DRILLING
واژه ی حفره در لغتنامه ی اوستایی به شکل
گوْفَر= gufra و به مانای گود، عمیق و ژرف امده است که نشان می دهد واژگان ارب حفاری و. . . را جعل کرده است

بپرس