حضار: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نورچیکان ( سغدی با پسوند جمع آن ) وینندان vinandān ( سغدی: venande با پسوند آن ) وینندل vinandel ( سغدی: venande با پسوند جمع لکی اِل )
هَم نِشینان، هَم راهان، باشَندِگان
باشایان
شرکت کنندگان، مستمعان
" باشندگان" از بن باشیدن به معنای بودن و هستن ، در نزد باشنده = در محضر کسی باشندگی = حضور ، سکونت داشتن در باشندگی = در حضور