حصه

/hesse/

    allotment
    distribution
    dole
    portion
    proportion
    quota
    share
    cut
    serving

فارسی به انگلیسی

حصه بری
division

حصه دادن
deal

حصه سازی
distribution

حصه کردن
allot, apportion, divide, impart, mete, parcel, share, slice, split, divvy

حصه کم دادن
stint

مترادف ها

share (اسم)
سهم، قسمت، قطعه، بخش، خیش، حصه، بهره، سهمیه

dole (اسم)
صدقه، فرم، قسمت، اندوه، ضجه، سار، حق بیمه ایام بیکاری، حصه، ماتم، کمک هزینه دولتی به بیکاران

پیشنهاد کاربران

Portion
در اصطلاح حقوقی به معنای بهره و سهم است
حصه : حصه اسم دختر ( اسم با ریشه عربی ) به معنی : : بخش، بهر، بهره، سهم، قسم، قسمت، نصیب، پاره
ضرب المثل در گویش اصفهانی هر کی خوابه حصهش به آبه
عااوه بر مطالبی که دوستان ارائعه فرمودند و آبادیس آورده، حِصِّه و بعضا حِصت که در اصل همان حِصه با ت گرد است به معنی لیف تنبان و بندی که برای نگه داشتن تمبان ( تنبان ) مورد استفاده می گیرد در لهجه عرب خمسه استان فارس از این کلمه به همین معنی استفاده می شود.
نصیب، بهره، قدرالسهم، گاهی به بخشی از یک ملک معنی می شود، در علم حقوق به معنی سهم است
زنگ درسی
زون
بخش، بهر، بهره، سهم، قسم، قسمت، نصیب، پاره، لخت

حصه در حقوق مدنی به معنای سهم است.
بهره - نصیب - بخه - - جمع حصص
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس