حشیش

/haSiS/

    narcotic preparation of indian hemp
    hashish
    dried hemp leaves made into a drug for smoking or chewing
    hash
    bhang
    cannabis
    narcotic preparation from indian hemp

مترادف ها

marijuana (اسم)
ماری جوانا، حشیش، کنف، تنباکوی وحشی بیابانی، بته شاهدانه

marihuana (اسم)
ماری جوانا، حشیش، کنف، تنباکوی وحشی بیابانی، بته شاهدانه

kef (اسم)
کیف، نشئه، حشیش، بنگ

hashish (اسم)
حشیش، بنگ

hemp (اسم)
حشیش، بنگ، کنف، بوته شاهدانه، مزد گیاه

پیشنهاد کاربران

واژه حشیش
معادل ابجد 618
تعداد حروف 4
تلفظ hašiš
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( حَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی haSiS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
حشیشیدن = حشیش کشیدن/مصرف کردن
حشیش: [اصطلاح اعتیاد]ماده ‏ای به رنگ سبز تیره و گاهی قهوه ‏ای مایل به سبز شبیه حنا که از گل، برگ و ساقه گیاه شاهدانه مؤنث و از ترشحات چسبنده آنها به صورت صمغ به دست می آ‏ید. حشیش حاوی ماده‏ای شیمیایی به
...
[مشاهده متن کامل]
نام T. H. C ( تترا هیدرو کانا بینول ) است که ماده مؤثر آن به شمار می ‏رود. حــشیـش در طــبــقـه ‏بـنـدی مـواد مخدر، جزء مواد توهم‏ زای طبیعی می ‏باشد.

حشیش:[ اصطلاح طب سنتی ]گیاه خشک و شبیه به خشک شده و گویند مخصوص نباتی است که بر روی زمین پهن نبوده و با ساق باشد و به حد ثمنش نرسد.
علوفه درو . . و بسته بندی شده جهت خوراک دام
در پهلوی " هاسیس " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پارسی " خس "

بپرس