حشر و نشر

/haSronaSr/

    fraternization

فارسی به انگلیسی

حشر و نشر درون گروهی کردن
inbreed

پیشنهاد کاربران

رفتن در اجتماع، مراوده با جمع
حشر=کلمه ای عربی و بمعنای جمع کردن و فشرده کردن و ضمنا بمعنای اجتماع گروهی از مردم است
و چون "نشر" هم متضاد حشر است و ضمنا بر وزن حشر هم هست و در بکارگیری این دو، واج آرایی و جناس ظاهری پدید می اید و زیبا میشود اصطلاح حشرونشر نیز پدید امد
مراوده، معاشرت، رفت و آمد
نشست و برخاست

بپرس