حسد

/hasad/

    invidiousness
    envy
    jealousy

مترادف ها

jealously (قید)
حسد

پیشنهاد کاربران

ریب
حسد: دلبستگی سخت به چیزی تازه یا از پیش داشته که کسی نمی خواهد دیگری آن را داشته باشد؛ و اگر دیگری آن را داشته باشد، خشم و اندوه و افسوس و یا واکنش او را برای ستاندن یا نابود کردن آن در پی دارد؛ اندوه و خشم برخاسته از چیزی است که دیگری دارد؛ گرایش به مالکیت انحصاری، رقابت همراه با بدخواهی با کسی برای داشتن چیزی. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
خاشه xAshe ( دری )
مولیت mulit ( پهلوی ) .

حسد از حسادت و حسودی میاد. . . میتونیم م بگیم هم معنی هستند.
بد خواهی
تنگ چشمی
در زبان عربی حسد به این گفته میشه که از روی تنگ چشمی و بدخواهی ، بخوای که نعمتی از کسی گرفته شود و به شما داده شود.
بد کسی را خواستن ، خوبی کسی را نخواستن و راضی نشدن
حسد؛خودخوری ناشی از مقایسه که فرد خود را نسبت به شخص یا هر چیز دیگری دارد و با نوجه به آن مقایسه بدخواهی می کند
جز این علتش نیست کان بد پسند
حسد دیده ی نیک بینش بکند
سعدی
غبطه
ایجاد حسد
حسدآمیز ( آمیخته به حسد )
بد خواهی حسودی حرص خوردن به کار های دیگران
غبطه - رشک - بخلحسادت - حسود

رشک
بدخواهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس