حریصانه خوردن، روده در اوردن از
سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن
گول زدن، حفر کردن، مغبون کردن، گود کردن، حریصانه خوردن
خوردن، بلعیدن، حریصانه خوردن
بلعیدن، حریصانه خوردن
حریصانه خوردن، قورت دادن، صدای بوقلمون در اوردن
پیچیدن، حریصانه خوردن، تاه کردن، لیس زدن، شلپ شلپ کردن، با صدا چیزی خوردن
حریصانه خوردن، بوحشت انداختن