حرمان

/hermAn/

    privation
    disappointment
    frustration

مترادف ها

deprivation (اسم)
محرومیت، حرمان، سلب، محروم سازی، انعزال

disappointment (اسم)
محرومیت، حرمان، یاس، نومیدی، نا امیدی، دل شکستگی

پیشنهاد کاربران

خرم آن درخت که از تیشه ایمن است
فرخنده آن امید که حرمان نمی شود
*ناامیدی
*بی نصیبی
تهی از همچی!
کلمه حِرمان به مفهوم محروم شدن از اون دست کلماتی است که قانون ایجاد تضاد مفهومی از طریق حروف خود کلمه در اون قابل روئیت است.
قانون ایجاد تضاد مفهومی با جابجایی دو یا چند حرف مثل مرحوم محروم ( به دست آوردن و از دست دادن ) فرق و رفق ( دوری نزدیکی ) ذلت و لذت ( حس مادی و معنوی ) کپ پک ( فضای باز و فضای بسته ) صفحه صُحَف ( جمع و فرد ) سطل سلط سلطه تسلط مسلط ( تسلط شرایط از بالا و پایین )
...
[مشاهده متن کامل]

دو بامداد اگر آید کسی به خدمتِ شاه
سِیُم، هرآینه در وی کند به لطف نگاه
مهتری در قبولِ فرمان است
ترکِ فرمان دلیلِ حِرمان است
هر که سیمایِ راستان دارد
سَرِ خدمت بر آستان دارد

رنج حرمان نکشیدی که بدانی چه کشیدم. .
حرمان یعنی کسی که بالاترین سطح از غصه و ناامیدی رو تجربه کرده و بعدش رها کرده. .
محرومیت و ناامیدی پس از آن احساس حرمان به وجود می آورد
دلسردی
Herman بی بهرگی، بی نصیبی
کسی که بالاترین سطح ناامیدی رو گذرونده و الان همه چی رو ول کرده
بی بهره کردن ، محروم کردن
بی نیاز، خدا
بی بهره شدن، بی نصیب شدن، به پایان رسیدن
- ناامیدی
- بی نصیبی
- مایوس
- خایب
ناکامی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس