♦️ ا👆👆👆 ادامهٔ فرستهٔ پیشین: 🔸� #professionalism 🔸� #پیشتاردگی � یا:�� #پیشتارینگی � یا:�� #پیشتارگرایی ▪️مثال: ۱ - ما از پیشتاردِگیِ ( حرفه ای بودگی، حرفه ای گری ) کارکنانِ شرکتِ نفت شگفت زده شدیم. ... [مشاهده متن کامل]
۲ - روندِ پیشتارینگی ( حرفه ای شدگی ) تا پایانِ آن سال همچنان رو به افزایش بود. 🔹� #professionalist طرفدارِ حرفه ای شدنِ همهٔ کارها در زندگی، آدمِ حرفه ای، حرفه ای 🔹� #پیشتارگرا � یا:�� #پیشتار � یا:�� #پیشتارین 🔸 #to_overprofessionalize 🔸 #فزون پیشتاردن یا: #بیشاپیشتاردن 🔹 #to_underprofessionalize 🔹 #کم پیشتاردن 🔸 #to_deprofessionalize 🔸 #واپیشتاردن 🔹 #deprofessionalization 🔹 #واپیشتارش ( v�. pišt. �r. eš ) ☑️ هم ریشه های دیگرِ #پیشتاردن ، #پیشتار و #پیشتارین در زبان های ایرانی و هندواروپاییِ غیرِایرانی: نیاایرانی 👈 پیشه، شغل ➖ paišaka اوستایی� 👈� آراستن� ➖ paēs اوستایی 👈 شغل، پیشه ➖ - pištra فارسی باستان� 👈� حک کردن ➖ - piθ فارسی میانه 👈 شغل، پیشه ➖ pēšak فارسی میانه� 👈� نوشتن ➖� nibiš فارسی میانه 👈 رنگ کردن، آرایش کردن ➖ pēsīdan پارتی� 👈� نوشتن ➖ - nbys فارسی میانه ترفانی ➖ روش، طریقه ➖ pyys خوارزمی 👈 پیس، برص ➖ pys فارسی� 👈� نبشتن، نوشتن، نویس، نویسه، پیس ( بیماری برص ) ، پیشه، فیسا ( طاووس ) کردی سورانی� 👈� نوشتن� ➖ - nus گورانی کندوله ای� 👈� نوشتن ➖ n�wīs قهرودی� 👈� نوشتن� ➖� - nūs یدغه ای� 👈� نوشتن ➖ nuv�š مونجی� 👈� نوشتن� ➖ nuv�š سانسکریت� 👈� آراستن، نقاشی کردن ➖ peś لیتوانیایی� 👈� رسم کردن� ➖� piĕšti پورواهندواروپایی 👈 آراستن، نقاشی کردن ➖ - peiκ 🔺 نکته: برای دیدنِ فعل هایی دیگر از این ریشه بروید: to subscribe , � to type , to chart , to draw , to prescribe , to lyricize �������������������� ⏬⏬⏬ @JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_professionalize به معنایِ حرفه ای کردن، ویژگیِ حرفه ای به کسی یا چیزی بخشیدن، کار را به شیوهٔ حرفه ای پیش بردن، به شیوهِ حرفه ای عمل کردن ، و جُزین ا↙️ #پیشتاریدن ( pišt. �r. id. an ) ... [مشاهده متن کامل]
یا: #پیشتاردن ( piš. t�r. d. an ) � 👈 پیشت ( ستاکِ برساخته از ریشه ٔ اوستاییِ - pištra به معنای "شغل، حرفه، جایگاه" و در نهایت از ریشهٔ نیاایرانیِ - pais به معنای �نقش کردن، رنگ کردن، آراستن� ) - - ار ( پسوندِ اسم ساز —> بسنجید با: دستار، دمار و . . . ) - - دن ( نشانه ٔ مصدر ) ( پایینِ صفحه را ببینید. ) 🔺نکته: یادآوری می شود که واتِ �ت� در فعلِ پیشتاردن بدین دلیل ظاهر گشته است که این فعل از ستاکِ گذشتهٔ فعلِ مفروضِ پیشتن ( پیشیدن ) نپاشته شده است. فعلی که برای مثال می توانست از این ریشه و به معنای �برگزیدنِ شغل� در زبان پدید آید. ▪️مثال: ۱ - آن ها با تصویبِ یک لایحه توانستند رشتهٔ فیزیک را در کشورِ خود پیشتارَند ( حرفه ای کنند، حرفه مند کنند. ) ۲ - گزارشِ رسیده حاکی از آن بود که آن ها همان روزها نیروی کارِ استان را پیشتارده بودند ( حرفه دار کرده بودند. ) 🔺 توجه: 🔸 #profession 🔸 #پیشه ( در زبان بوده است. ) ▪️مثال: یکی از ارزنده ترین هدیه هایی که یک فرزند می تواند به زاورانِ ( پدرومادرِ ) خود بدهد آن است که پیشهٔ آن ها را دنبال کند. 🔺نکته: برای دیدنِ ساخت واژهٔ زاور بروید: اینجا . 🔹 #professionalization حرفه ای سازی 🔹 #پیشتارش ▪️مثال: پیشتارشِ ورزش ها در سدهٔ بیستم باعث شد سطحِ بازی های ملی از بازی های باشگاهی پایین تر بیاید. 🔸� #professional ( اسم ) 🔸� #پیشتار ▪️مثال: او نخستین فصلِ کاریِ خود را به عنوانِ یک پیشتار ( آدمِ حرفه ای ) می گذراند. 🔹� #professional ( صفت ) 🔹� #پیشتارین یا: #پیشتارا یا: #پیشتارده یا: #پیشتارمند ▪️مثال: ۱ - او در آن کت شلوارِ خوش رنگ خیلی پیشتارین ( حرفه ای ) به نظر می رسید. ۲ - آقای دکتر، می شود نظرِ پیشتارینِ ( حرفه ایِ ) خود را دربارهٔ شیوهٔ درمانِ کودکِ من در بیمارستان بیان کنید؟! 🔸� #professionally 🔸� #پیشتارانه ▪️مثال: آن چیدمان بسیار پیشتارانه انجام شده بود و هیچ کس از آن خُرده نگرفت. 🔹 #professionality 🔹 #پیشتارایی یا: #پیشتاردگی ▪️مثال: در آن شرکت کمبودِ پیشتارایی ( حرفه ای گری ) آشکارا به چشم می خورد. 🔸� #unprofessional or: #nonprofessional 🔸� #ناپیشتارا یا: #ناپیشتارین ▪️مثال: بسیاری از کارمندانِ شرکت به دلیل رفتار ناپیشتارینِ خود در برخورد با آن اتفاق جریمه شدند. 🔹 #unprofessionally or: #nonprofessionally 🔹 #ناپیشتارانه ▪️مثال: ۱ - او گاهی بسیار ناپیشتارانه ( به طرزِ غیرِحرفه ای ) عمل می کند، و شرکت باید به این نوع رفتارِ او رسیدگی کند. ۲ - او سال ها ناپیشتارانه ( به عنوانِ تجربه آموزی و بی حقوقِ رسمی ) در این رشته کار کرده بود. 🔸� #nonprofessional� فردِ غیرِ حرفه ای 🔸� #ناپیشتار ▪️مثال: کتابِ او را هم دانشمندان و هم ناپیشتاران ( غیرِحرفه ای ها ) می خواندند. 🔹 #unprofessionalism 🔹 #ناپیشتارگرایی 🔸� #subprofessional اسم و صفت or: #paraprofessional 🔸� #پیشتاریار یا: #پیراپیشتار یا: #زیرپیشتارین ▪️مثال: Subprofessional healthcare ۱ - مراقبت های بهداشتیِ زیرپیشتارین ( پایین تر از استانداردهای حرفه ای )
۲ - او دوره های آموزشیِ کوتاه مدتی در آن شغل گذرانده بود و بنابراین یک پیراپیشتار به حساب می آمد. 🔹� #preprofessional اسم و صفت 🔹� #پرین پیشتار یا: #نوپیشتار
▪️مثال: آنچه شما فرمودید بی گمان هنوز مهم ترین هدفِ آموزش پَرین پیشتار ( پیش حرفه ای ) در این دانش سرا است. بروید به فرستهٔ بعد: ا👇👇👇 �������������������� ⏬⏬⏬ @JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی