حربه

/harbe/

    weapon
    arms

مترادف ها

weapon (اسم)
سلاح، اسلحه، جنگ افزار، حربه

پیشنهاد کاربران

حربه: این واژه در عربی به معنی دشنه، کارد، خنجر، نیزه ی کوتاه و سرنیزه است؛ و به صورت جمع یعنی حراب به معنی نیزه زنی، بد دینی، گرفتن مال کسی و نیز روز جمعه است. ( فرهنگ عربی - فارسی لاروس )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
مزین mazin ( سغدی )
ساستر sāstar ( سنسکریت: sāstra )
واژه حربه
معادل ابجد 215
تعداد حروف 4
تلفظ harbe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: حَربَة]
مختصات ( حَ بِ ) [ ع . حربة ] ( اِ. )
آواشناسی harbe
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
واژه حربه
معادل ابجد 215
تعداد حروف 4
تلفظ harbe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: حَربَة]
مختصات ( حَ بِ ) [ ع . حربة ] ( اِ. )
آواشناسی harbe
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

ترفند و تاکتیک های حیله گرانه در مذاکره و ارتباطات
حیله

بپرس