حذر

/hazar/

    avoiding
    caution
    warning

فارسی به انگلیسی

حذر نکردنی
unavoidable

حذر کردن
beware

حذر کردن از
to beware, to avoid

پیشنهاد کاربران

حذر. [ ح َ ذَ ] ( ع مص ) پرهیز. ( دهار ) . پرهیز کردن. ( ناظم الأطباء ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) . اجتناب. ترس. ( دهار ) . ترسیدن. ( دهار ) ( ترجمان عادل ) . بیم. توقی. ( زوزنی ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) . حذار. پرهیزیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . پرهیز کردن. دوری جستن. اتقاء. ( تاج المصادر بیهقی ) . احتراز. تجنب. احتیاط. بیدار بودن. هراس. پاس
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا

الشعراء
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ
ﻭ ﻣﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻣﻬﻴﺎﻱ ﺩﻓﺎﻋﻴﻢ . ( ٥٦ )
حَذَر: پرهیز، گرختن، ترس
حَذَر : هشدار
حِذر کم : هشیاری تان
کلمه ( حذر ) به کسره حا و سکون ذال به معنای آلت بر حذر شدن است ،
و آلت بر حذر شدن همان اسلحه است ، و چه بسا دانشمندانی که گفته اند: این کلمه اسم آلت نیست بلکه مانند کلمه ( حذر ) به فتحه حا و ذال هر دو مصدر است . ( تفسیر المیزان )
کلمه ( تحذیر ) که مصدر فعل ( یحذر ) است مصدر باب تفعیل است ، و ثلاثی مجرد آن کلمه ( حذر ) است ، که به معنای احتراز از امری ترس آور است .
اخطار
هشدار داد

پرهیز کردن ، دوری کردن
کاربرد در جمله : 🍝🍝
ای پسر نیک حذر دار از این هر سه عدد / یک دو بار اینت بگفتم و این بار سوم
دوری و پرهیز کردن