eye socket
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
شاگرد، دانش اموز، حدقه، مردمک چشم
جا، کاسه، خانه، حفره، حدقه، پریز، بوشن، گوده، جای شمع، کاسه چشم
دور، قلمرو، مدار، مسیر، حدقه، مسیر دوران، حدود فعالیت
پیشنهاد کاربران
در عربی : مردمکِ چشم
در فارسی : کاسۀ چشم
در فارسی : کاسۀ چشم
مردمک چشم
چشمدان
کاسه چشم
بخش داخلی چشم
بخش داخلی چشم