٢٢دست کم ≠ دست بیش
دست پایین ≠ دست بالا
کمترین ≠ بیشترین
پایین ترین≠ بالاترین
کمینه≠ بیشینه
در نگاه کابران محترم دیدگاه مهم است
در برخی جاها میشه گفت کاهش بیشینه
برای نمونه، به حداقل رسیدن چیزی = کاهش بیشینة چیزی
دست کم . فعال :کاری
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه"
این واژگانی که به گوشتان خورده است بهتر از برابر های انگلیسی و عربی شان نیستند؟
... [مشاهده متن کامل]
همچنین میتوان به جای "حداقل" در گفتگو ها گفت "کَمِ کَم، کمِ کمِش، دست کم" و به جای "حداکثر" بگوییم "زیادِ زیاد، زیاد زیادِش، دست زیاد". برای نمونه:
نادرست:حداقل این کار را که میگویم بکنید.
درست تر:کَمِ کَمِش این کار را که میگویم بکنید.
جای دوری نمی رود که از این واژگان بیگانه بکار نبریم!اگر به جای "میانه" بگویید "مِدیوم" کسی به شما نمیگوید که خیلی خَفَن هستید!
بدرود!
واژه حداقل صد درصد عربی است
دوستی که نوشته پارسی اشتباه کرده است.
منبع. فرهنگ فارسی معین
no less than . . . . . . . .
خانه ٔ کم. [ ن َ / ن ِ ی ِ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداقل. دست کم. چون : خانه کم مخارج مسافرت شما چهل هزار تومان میشود.
واژه حداقل کاملا پارسی است. چون در عربی می شود علی الأقل این واژه یعنی حداقل صد درصد پارسی است.
least of all
دست کم ≠ دست بیش
دست پایین ≠ دست بالا
کمترین ≠ بیشترین
پایین ترین≠ بالاترین
کمینه≠ بیشینه
یعنی
کمترین عدد
کمترین چیز
کمترینمکان
و. . .
دست کم = حداقل
کمینه= مینیموم، حداقل
دست بیش = حداکثر
بیشینه=ماکزیمم، حداکثر
در پهلوی ساسانی: کمیست
اقلا ( تنوین نمی گیرد )
باری
مینیموم
عبارتی برای مفهوم کم و کمرتین
کمترین حد ممکن/کمترین اندازه ممکن
کمترین اندازه
اَقَلِّ کمِش ( در یزد و مهریز رواج دارد )
کمیت
تَوَتَن : در شهرستان فردوس کاربردی است
این واژه تازى ( اربى ) ست و برابرهاى پارسى آن چنینند: دست کم Daste kam ، کمینه Kamineh ، راوید Ravid ( پهلوى: حداقل و . . ) ، کمیست Kamist ( پهلوى: کمترین ، حداقل، دست کم ، اقلاً ) ، کَهیست Kahist ( پهلوى: کوچکترین ، اقل ، حداقل ) ، کَسیست Kasist ( پهلوى: کوچک - کم
... [مشاهده متن کامل]
ترین ، حداقل ) ، کمتوم Kamtum ( پهلوى: کمترین ، حداقل ) ، کهتوم Kahtum ( کوچکترین، حداقل ) ، کَم ویمند Kamvimand ( پهلوى: حداقل ، دست کم ، اقل ) ، کم پدمون Kampadmun ( پهلوى: حداقل ، دست کم ، اقل ) ، کم پیان Kampiyan ( پهلوى: حداقل، دست کم، اقلاً ) ، کم سهمان Kamsahman
( پهلوى: حدِ کم ، حداقل، اقل )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)