حالی

/hAli/

    explained
    coming to understand

فارسی به انگلیسی

حالی به حالی
trance

حالی به حالی شدن
to go to ecstasies, [n.] to have a funny feeling, to undergoan emotional change

حالی کردن
understand, communicate, intimation

حالی کردن با ایما و اشاره
gesture, intimate

مترادف ها

explained (صفت)
بیان شده، حالی

پیشنهاد کاربران

همین دم، اکنون، این هنگامه: ( شماتت اعداءِ حالی برگزیدم ) ( نفثة المصدور ص ۱۶ )
ی نسبت با حال = زمان فعل اشخاص را گویند.
حالّی=حلیه یابنده، زیوردار

بپرس