ویرا
در لری بختیاری
ویر:یاد، هوش، حافظه
چاشستن:یاد گرفتن، از لغات اصیل ایلامی
چاشنیدن:یاد دادن، از لغات اصیل ایلامی
مثال
نمت ز ویرم رهد
اسمت را فراموش کردم، اسمت را یادم رفت
مو ور جغله جواریل چی خو خو چاشنم
من به بچه ها چیزهای خوب یاد میدهم
حافظه: اندامی در مغز که آگاهی های مربوط به شخص یا بیرون از او، تجربه ها و خاطرات دور و نزدیک را در خود نگه می دارد و به هنگام نیاز، جستجو و در کم ترین زمان بازیابی می کند. ( https://www. cnrtl. fr/definition/memoire )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
یاد yād ( دری )
فراو frāv ( سغدی )
ویر vir ( پهلوی )
اشیا aŝyā ( سغدی )
اوشیا uŝyā ( پارسی باستان )
در بخش مرکزی اسپهان ( وژگون، میمه و. . ) ما به زبان راگی یا راژی یا شکل معرب اون راجی صحبت میکنیم که ادامه از زبان مادهاست و واژگان بسیار زیادی از مادی و پارسی باستان در خودش جا داده مثل واژه هشگا که یه
... [مشاهده متن کامل] واژه پارسی به معنای خشگ ، ما به حاظه میگیم ویر وقتی میخواییم به کسی بگیم یادت نمیاد ( توی حفاظت نیست ) میگیم ویرت نَهَ
حافِظه: ١. یاد، ذهن، ویر، هوش ٢. یادسپاری ٣. یادآوری
حافظه چیزی مانند حافظ است که بر آهنگ فاعل می باشد و حافظ چیزی یا کسی است که به یاد می سپارد، یا به شیوه ساده تر، یادسپار.
حافظه=یادسپار
ولی حافطه جایی در سر انسان است که یاد ها در آن هستند.
... [مشاهده متن کامل]
برای واژه سازی برای واژه که شناسه آن به شیوه ( جایی است که. . . ) باشد، از پسوند های "دان" و "گاه" بهره می بریم.
شناسه ( تعریف ) حافطه می شود جایی که یاد ها در آن هستند.
این شناسه چیزی مانند ( جایی است که x در آن است ) که برای واژگان برای این گونه شناسه، برابر پارسی شان می شود x دان یا x�گاه
پس دو واژه زیر ساخته شدند:
۱ - یاددان
۲ - یادگاه
از نگاه من، واژه دوم کمی بهتر است.
حافظه
گویش:hafeze
پارسی یا عربی:عربی
برابر پارسی:یادگاه، یادسپار
میخواستم بدانم که به کسی که میخواهد چیزی را یادآوری کند چه میگفتند؟
کسی که چیزی را میخواهد یادآوری کند را در زبان پارسی پهلوی چه میگفتند؟
سلیم
حافظه: واژه ای اربی ست به معنای جایگاه اندیشه
انباره
از دیدن من، واژه ی �انباره� را می توان بخوبی بجای �حافظه� به همان آرش بکار گرفت
ویر پارسی ان است
فرستاده باید یکی تیز ویر
سخن گوی و داننده و یادگیر
ز کشمیر وز دنبر و مرغ و مای
وزان تیزویران جوینده رای
ز دریا و از کنده و آبگیر
یکایک بگفتند با تیزویر
کسی کو ببیند ز پرتاب تیر
... [مشاهده متن کامل]
بماند شگفت اندرو تیز ویر
بپرسید نامش ز فرخ هجیر
بگفتا که نامش ندارم به ویر
ایا مرد فرزانه و تیز ویر
ز هر سو بخوانیم برنا و پیر
کجا نامداری بود تیزویر
ز شاهوی پیر این سخن یادگیر
دو مرد خردمند بسیارویر
به مردی و گردی چو درّنده شیر
فردوسی
فرستاده ای جست مردی دلیر
بدو گفت ای مرد با هوش و ویر
خردمند نام آور و تیز ویر
به پای خود اندر دم نره شیر
بیاورد پس مهتر تیز ویر
از آن پر و لختی به پیکان تیر
فرامرزنامه
نباشد به گیتی چو او یک دلیر
هشیوار و بیدار و بسیار ویر
نمایم تو را تیز چنگال شیر
که نام خودت را نیاری به ویر
بپرسید از گرد شاپور شیر
مرا مهر آید که هستی به ویر
جوان و خردمند و با رای و ویر
بپرسید پهلو ز شاپور شیر
چه کوه است این کوه باری به ویر
بفرمود کآمد به پیشش دبیر
دبیر خرمند بسیار ویر
سام نامه
در تربیت دماغ نامت
جلغوزه کردک تنک ویر
سرکش و تند و تنگ چون طبع طفل بی خرد
روشن و پاک و سبک چون رای مرد تیز ویر
اخسیکثی
چه افتاد ای عزیزان مر شما را
که شد یکبارتان یاد من از ویر؟
مجد همگر
ویر ( حافظه ) گاه ( نشان دهنده ی جایگاه چیزی بودن )
ویرگاه
ویر
ویرجا= حافظه
چرا راه دور و به تازیستان برویم بهترین برابر برای واژه ی حافظه واژه ی پهلوی ویر هست که اکنون در زبانهای لری و کردی نیز کاربرد دارند
کوردی:
بیره وه ری ( ویر آوری ) بمعنای یاد آوری
یادواره
ذهن یا یاد
یادگاه
یادماند
پیشنهاد هومن دبیر برای واژه ی خاطره هست که با اجازه ی ایشان من آن را برای "حافظه" هم پیشنهاد می کنم. بنابراین:
خاطره = یادماند
حافظه = یادماند
حافظه – مموری = یادان ( یاددان همانند جامه دان, نمکدان )
حافظه انسان = یادان انسان – حافظه کامپیوتر = یادان رایانه
دانلود کردن = برداشتن ( بجای بارگیری یا بارگذاری! که برگردان مستقیم loadاست )
... [مشاهده متن کامل]
اپلود کردن = ریختن, کاشتن , سپردن
دانلودز ( جمع نام Downloads ) = برداشته ها
در حافظه دانلود کنید = به یادان بسپارید یا بریزید ( از به یاد سپردن )
حافظه. ( ا. ، ع. ) در روانشناسی، حافظه ) به انگلیس ( ( Memoryاستعدادی است ذهنی برای ذخیره، حفظ و به یاد آوردن اطلاعات و تجربیات . مبنای حافظه تشکیل ارتباطات موقتی قوی و کافی در قشر مغزی است. یونانیان قدیم به نموسین ( Mnemosy ) الهه حافظه اعتقاد داشتند و او را مادر و الهه علم و هنر میدانستند. حافظه دارای سه مرحله است:
... [مشاهده متن کامل]
1. رمزگردانی ( Encoding ) :سپردن به حافظه
3. ذخیره سازی ( Storage ) :نگهداری در حافظه
۳. بازیابی ( Retrieval ) :فراخوانی از حافظه
انواع حافظه
از نظر علمی حافظه را می توان به دو بخش «حافظه بلند مدت" ( Long - Term Memory ) و «حافظه کوتاه مدت" ( Short - Term Memory ) تقسیم کرد. در موقعیت هایی که نگهداری و ذخیره سازی مطالب برای چند ثانیه مطرح است ( اغلب کمتر از ۳۰ ثانیه ) در مقایسه با موقعیت هایی که مستلزم نگهداری مطالب برای مدت طولانی تری است ( از چند دقیقه تا چندین سال ) نوع حافظه تفاوت دارد. گفته می شود موقعیت های نخست با حافظه کوتاه مدت و موقعیت های دوم با حافظه بلند مدت مرتبط می شود. در مورد هر دو نوع حافظه، سه مرحله رمزگردانی، ذخیره سازی و بازیابی وجود دارد. لازم به ذکر است در بعضی از مطالعات و منابع از حافظه نوع سومی نیز با نام «حافظه حسی» ( Sensory Memory ) سخن به میان آمده است.
حافظه کوتاه مدت ( Short term memory )
حافظه کوتاه مدت اجازه می دهد به مدت چند ثانیه تا حداکثر یک دقیقه و اساسا بدون تمرین، مطالب نگهداری و ذخیره سازی شود. همچون چرکنویسی گذرا است که برای فراخوانی اطلاعات در دست پردازش عمل می کند. برای نمونه برای فهمیدن جمله ای لازم است که آغاز جمله را در حین خواندن بقیه جمله به ذهن بسپارید. یا اینکه عموما برای برقراری یک تماس تلفنی، ابتدا شماره را از دفترچه تلفن پیدا کرده، شماره گیری نموده و سپس فراموش می کنید. این حافظه کوتاه مدت شماست. در حالی که برای گرفتن شماره دوستتان به دفترچه تلفن مراجعه نمی کنید ( حافظه بلند مدت ) .
وقتی مطلبی را بلافاصله بعد از شنیدن به یاد می آوریم بازیابی ساده تر است زیرا مطلب فعلا در هوشیاری ما قرار دارد. اما زمانی که ساعت ها بعد از شنیدن می کوشیم آن را به یاد آوریم بازیابی اغلب دشوار تر است چون مطلب دیگر در هوشیاری ما نیست. برای رمزگردانی اطلاعات در حافظه کوتاه مدت فرد باید نخست بر روی موضوع مشخصی متمرکز شود ( مورد توجه قرار گرفتن موضوعات ) . بعد از اینکه اطلاعات بخصوصی مورد توجه قرار گرفتند در حافظه کوتاه مدت رمزگردانی می شوند.
در حافظه کوتاه مدت، اطلاعات معمولا به شکل صوتی رمزگردانی می شوند. هرچند ممکن است از رمزهایی دیگر مانند رمز تصویری نیز استفاده شود. مهم ترین خصوصیت حافظه کوتاه مدت، گنجایش محدود آن است با ظرفیتی برابر با «۲±۷» ، یعنی بین ۵ تا ۹ موضوع می تواند در حافظه کوتاه مدت نگهداری شود و زمانی که مطلب جدیدی اضافه شود، یکی از مطالب قبلی حذف می شود و اطلاعاتی که از قبل به حافظه راه یافته اند، جای خود را به اطلاعت تازه تری می دهند ( اصل جانشینی ) . باید توجه داشت تکرار کردن در یادسپاری مطالب نقش بسیار مهمی دارد. چرا که موضوعاتی که بیشتر تکرار شوند به آسانی جای خود را به موضوعات دیگر نمی دهد. پس با تکرار و مرور ذهنی می توان حافظه کوتاه مدت را تقویت نمود و مانع از فراموشی شد. بخش بندی اطلاعات می تواند منجر به افزایش گنجایش حافظه گذرا گردد. از این روی است که به خاطر سپردن شماره تلفن بخش بندی شده از یک شماره طولانی و یک تکه ساده تر است.
حافظه دراز مدت ( Long - term )
ذخیره سازی در حافظه کوتاه مدت به طور کلی از نظر ظرفیت و مدت زمان به شدت محدود می باشد. در حالی که حافظه دراز مدت، شامل اطلاعاتی است که به مدت زمان های مختلف، از چند دقیقه تا سراسر عمر ( خاطرات کودکی یک فرد بزرگسال ) در حافظه نگهداری می شوند. به عنوان مثال در حالی که یک شماره هفت رقمی تصادفی را فقط چند ثانیه قبل از فراموشی به خاطر می آورید، ممکن است شماره تلفنی خاص را سالیان سال در خاطر داشته باشید ( توجه و تکرار ) . در حافظه دراز مدت معمولا اطلاعات بر حسب معنا رمزگردانی می شوند. بنابراین، اگر موضوعاتی که باید یادآوری شوند، معنادار باشند، بهتر یادآوری می گردند. وقتی معنای مطلبی فهمیده نشود، بسیار سریع فراموش می گردد ( مثل سختی از بر کردن چیزی که درک نمی شود ) . هر چقدر ارتباطات معناداری بین مطالب وجود داشته باشد نیز بهتر یادآوری خواهند شد.
فراموشی اندوخته های حافظه دراز مدت معمولا ناشی از ناتوانی فرد در پیدا کردن موضوعات می باشد نه اینکه آن مطالب از حافظه پاک شده اند، بلکه مطالب وجود دارند ولی فرد نمی تواند مطالب را باز یابد. مثال این مورد شبیه این است که در کتابخانه بزرگی به دنبال کتابی بگردید که اصلا شماره ندارد. پیدا نکردن کتاب دلیل بر عدم وجود کتاب نیست، بلکه کتاب وجود دارد ولی درست طبقه بندی نشده است و در نتیجه قابل دستیابی نیست. مثال و دلیل این امر این است که در حالت هپنوتیزم افراد قادر به یادآوری تمام جزییات حوادث دوران کودکی خود هستند، در حالیکه، در شرایط عادی از عهده یادآوری این خاطرات برنمی آیند.
پژوهش ها نشان داده اند که در بازیابی موفقیت آمیز مطالب دو عامل اصلی وجود دارد:
۱– طبقه بندی صحیح مطالب.
۲– زمینه و شرایطی که مطلب در آن به یاد سپرده شده است.
هرچقدر اندوخته های خود را بهتر سازمان دهیم، بهتر می توانیم آنها را باز بیابیم. زیرا فرایند بازیابی، مستلزم فرایند پی گیری و جستجو است و سازمان بندی مرتبه ای و مرحله ای این جستجو را راحت تر و کارآمدتر می سازد.
نتیجه مطالعات نشان می دهند که حتی قرارگیری در شرایط مشابه شرایط یادگیری می تواند در بازیابی مطالب می تواند کمک کننده باشد.
حافظه حسی ( Sensory Memory ) [
حافظه حسی توانایی ضبط درک احساس از طریق حواس می باشد. خاطرات حسی به عنوان ذخیره گاهی از محرک های حسی عمل می کنند. یک یادبود حسی یک کپی براب . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)