حاجی

/hAji/

    hadji

فارسی به انگلیسی

حاجی ترخان
astrakhan

حاجی فیروز
nigger clown, buffoon, nigger minstrel

مترادف ها

hadj (اسم)
حج، زیارت حج، حاجی

hadji (اسم)
حج، زیارت حج، حاجی

پیشنهاد کاربران

حاَجی
القاب حاجی آقا و حاجیه خانم به مردان و زنانی از طرف مردم اهداء می شوند که سفر حج را انجام و خانه کعبه یعنی قبله گاه مسلمانان را در ماه قربان زیارت کرده و پس از بازگشت به مردم محل سکونت خود در طی یک ضیافت یا مهمانی آش و خورشتی داده بوده باشند. شاید بتوان گفت که آبراهام ( ابراهیم ) و فرزند اولش ایسما ایل ( اسماعیل ) به علت و دلیل احداث خانه کعبه در مکّه ( در اصل و ریشه به شکل مِکّا به زبان سومری آبراهام به معنای : من که کاه در مقایسه با وسعت و گستردگی این جهان و عظمت آفریدگار آن ) اولین حاجی آقا های این دنیا محسوب می شوند و بعد از آنان پیامبر اسلام به علت و دلیل پاک سازی آن جا یا مکان از بت ها و نوآرایی نمای درونی و بیرونی آن، دومین حاجی آقای این دنیا. بر اساس بیانات پیامبر اسلام ، این حاجی آقا ها و حاجیه خانم های امروزی در زبان و لفظ برای ما دین اسلام آورده اند اما هنوز ایمان حقیقی وارد سر و دل آنان نگردیده است و اگر هم گردیده باشد، آن ایمان روشن و حقیقی و منطبق بر واقعیت نمی باشد بلکه تاریک و اوهامی و ابهامی و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت. به قول سعدی شیخ بزرگوار و پاکزاد و نیک نام : گر خر ایسا را به مکه برند و/ چون باز آرند بار همان خر است.
...
[مشاهده متن کامل]

haji از یک کلمه فارسی و علامت جمع ساخته شده است و از راست به چپ به شکل : جی ها یا مکان ها.
و از چپ به راست به شکل : ها جی.

لزوما واژه حاجی مختص زبان عربی نبوده بلکه به معنی کسی که از راه دور و دراز می آید لذا این واژه در فارسی بوده کما اینکه مردم زمان بازگشتِ لک لک ها از سفر می گفتند حاجی لک لک ها برگشتند، آیا پرندهء لک لک قبل از ورود زبان عربی به ایران نبوده !؟ چون لک لک که به حجِ موردِ نظر ما نمی رود پس بی سبب نبوده که بدان حاجی لک لک گفته اند
...
[مشاهده متن کامل]

حاجی فیروزه یا حاجی پیروزه یعنی پیروزمندانه از سفر دور و دراز بر می گردد البته به احتمال زیاد فیروزه را بعد از ورود اعراب لقب حاجی بدان افزوده اند تا با حج حاجیان هم پوشانی کنند که بتوانند به این رسم در ایران ادامه دهند. ( احتیاج به تحقیق بیشتر دارد )
اما نظر دومِ بنده : می توان گفت هَج لک لک بوده؛ که حرفِ ( ه ) به ( ح ) تبدیل شده. . . . هَج به حج تغییر یافته. . .
چون واژه" هَج "به معنی، راست؛ بلند ، مستقیم، قائم و استوار. . .
شاید پاهای لک لک نیز راست و بلند است بدان روی "هَج لک لک" گفته اند
بسیاری از واژگان پارسی کهن به زبان سریانی و از زبان سریانی به زبان عربی و عبری راه یافته. . . . و دوباره در هجوم اعراب به ایران به زبان فارسی برگشته. . . . چرا که اعراب کلا دستور زبان برای زبان عربی نداشتند تا اینکه بزرگان ایرانی از جمله ابن مقفع ( روزبه پور داودیه ) و دیگران برای آنان در اواخر سده دوم دستور زبان عربی نوشتند. لازم به یادآوریست یهودیان با زیارت بیت المقدس "حاجی می شوند.
رضا ضَحاکی راحت. مدرس و دبیر تاریخ، اسدآبادِ همدان

حاجی یه لقب هست که من رو خودم گذاشتم
Hajamir
سلام
این روزا زیاد از این واژه استفاده میشه که کار درستی نیست. حج یک امر مقدسه و حاجی اسمیه که نباید اونو به هرکسی گفت.
امیدوارم از سر زبونا بره
در عامیانه: صفتی برای رفیق صمیمی؛ آدم باحال؛ کسی که دارای اوضاع اقتصادی خوب است.

بپرس