حاجز

/hAjez/

    hindering
    separating
    septum

مترادف ها

separating (صفت)
فاصل، حاجز، جدا ساز

hindering (صفت)
مزاحم، حاجز

پیشنهاد کاربران

حَجَز: حاجز ایجاد خشکی بین دو آب است. حجاز آن خشکی است که در بین آب ها قرار گرفته است. ( مانند شبه جزیره عربستان ) فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِینَ، یعنی وقتی کسی از توحید سخن می گوید باید خود
...
[مشاهده متن کامل]
را در دریا ببیند و چنانچه کشتی نشین پیوسته از امواج طوفان در هراس است باید او نیز پیوسته در هراس باشد که مبادا سخنی به کذب یا افتراء یا حدس و گمان درباره توحید بر زبان بیاورد.

بپرس