حاجتمند

/hAjatmand/

    necessitous

پیشنهاد کاربران

تلنگی. [ ت ُ ل َ ] ( ص، اِ ) نیازمند و خواهش کننده و گدا. ( برهان ) . خواهش کننده و خرگدا. ( فرهنگ رشیدی ) . حاجتمند. ( شرفنامه ٔ منیری ) . نیازمند و خواهش کننده و گدا و گدای مبرم. ( ناظم الاطباء ) :
یکیش خام طمع خواند و یکی بدنفس
...
[مشاهده متن کامل]

یکی تلنگی کاهل یکیش خوزی خوار.
کمال اسماعیل.
از تلنگی مجوی صدق و صواب
که نجوید کسی زآتش آب.
شمس الدین کوتوالی.

بپرس