وایا
دربایست
حاجت /آیفت
حاجت خواستن /آیفتن
حاجت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
غوت qut ( سغدی )
وایا vāyā، دَروا darvā ( دری )
آیپ āyap ( اوستایی: āyapta )
آیفت āyaft ( پهلوی و مانوی ) ،
وایا ، بایسته ، دروا ، دربایست
اُربَه، اُربَ
بایستگی و و دلخواه
در پارسی میانه آیَفت می گفتند.
حاجت:نیازمند
معنی حاجت میشه نیازمند
آیفت
ارب
دروا. . .
تلنگ. [ ت ُ / ت َ ل َ ] ( اِ ) گدایی کردن بود به هر جای. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 308 ) . حاجت و ضروری و میل و خواهش و نیاز و آرزو باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . حاجت و خواهش و نیازمند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( از غیاث اللغات ) . حاجت. اندروا. اندربایست. اندروای. اندربایسته. دروا. دروای. نیاز. وایا. وایه. ( شرفنامه ٔ منیری ) :
... [مشاهده متن کامل]
یکی تلنگ بخواهم زدن به شعر کنون
که طرفه باشد از شاعران خاص تلنگ.
روزبه ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 308 ) .
به گدایی بگفتم ای نادان
دین به دنیا مده ز بهر دو نان
ابلهانه جواب داد از صف
کزپی خرقه و جماع و علف
راست خواهی بدین تلنگ خوشم
این کنم به که بار خلق کشم.
سنایی ( از فرهنگ جهانگیری ) .
معنی حاجت:نیاز
به معنی نیاز ما . مثلا حاجت روا شد : یعنی نیازش بر طرف شد
برابر واژه حاجت در زبان پارسی " آیفت" می باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)