حاجت

/hAjat/

    need
    want
    request
    pray
    prayer

فارسی به انگلیسی

حاجت براور
available

حاجت روا
who obtains his wants, successful

حاجت وی روا داشت
to meet:

مترادف ها

wish (اسم)
دلخواه، مراد، مرام، ارزو، طلب، خواهش، خواست، فرمایش، کام، حاجت

want (اسم)
عدم، فقدان، خواست، نیاز، نقصان، نداری، حاجت

need (اسم)
نیاز، ایجاب، لزوم، نیازمندی، نیستی، احتیاج، بایستگی، حاجت

پیشنهاد کاربران

وایا
دربایست
حاجت /آیفت
حاجت خواستن /آیفتن
حاجت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
غوت qut ( سغدی )
وایا vāyā، دَروا darvā ( دری )
آیپ āyap ( اوستایی: āyapta )
آیفت āyaft ( پهلوی و مانوی ) ،
وایا ، بایسته ، دروا ، دربایست
اُربَه، اُربَ
بایستگی و و دلخواه
در پارسی میانه آیَفت می گفتند.
حاجت:نیازمند
معنی حاجت میشه نیازمند
آیفت
ارب
دروا. . .
تلنگ. [ ت ُ / ت َ ل َ ] ( اِ ) گدایی کردن بود به هر جای. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 308 ) . حاجت و ضروری و میل و خواهش و نیاز و آرزو باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . حاجت و خواهش و نیازمند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( از غیاث اللغات ) . حاجت. اندروا. اندربایست. اندروای. اندربایسته. دروا. دروای. نیاز. وایا. وایه. ( شرفنامه ٔ منیری ) :
...
[مشاهده متن کامل]

یکی تلنگ بخواهم زدن به شعر کنون
که طرفه باشد از شاعران خاص تلنگ.
روزبه ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 308 ) .
به گدایی بگفتم ای نادان
دین به دنیا مده ز بهر دو نان
ابلهانه جواب داد از صف
کزپی خرقه و جماع و علف
راست خواهی بدین تلنگ خوشم
این کنم به که بار خلق کشم.
سنایی ( از فرهنگ جهانگیری ) .

معنی حاجت:نیاز
به معنی نیاز ما . مثلا حاجت روا شد : یعنی نیازش بر طرف شد
برابر واژه حاجت در زبان پارسی " آیفت" می باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس