جیغ

/jiq/

    scream
    piercing cry
    outcry
    pipe
    shriek
    squawk

فارسی به انگلیسی

جیغ جیغ
rettling noise

جیغ جیغ زدن
sharp

جیغ جیغ کردن
scream

جیغ جیغو
screaming

جیغ زدن
pipe, scream, shriek, shrill, squall, to scream, to squeak

جیغ زنان گفتن
scream

جیغ زننده
screaming

جیغ و داد
clamor
squall

جیغ و داد کردن
pother

جیغ و ویغ کردن
gibber

جیغ و یغ
falsetto

جیغ ویغ کردن
jangle

جیغ کشیدن
scream, squawk

مترادف ها

fret (اسم)
ساییدگی، تحریک، هیجان، اذیت، جیغ، تهییج، اخم، ترشرویی، بی حوصلگی

catcall (اسم)
سوت، صدای سوت، جیغ

shout (اسم)
فریاد، جیغ، داد، فغان

squawk (اسم)
فریاد، جیغ

scream (اسم)
فریاد، جیغ، ضجه، فریادرسی، فریاد رس

squeal (اسم)
نزاع، فریاد، دعوا، جیغ، ضجه، داد، جیغ ممتمد

shriek (اسم)
فریاد، جیغ، ضجه

screech (اسم)
جیغ، صدای بلند، فریاد شبیه جیغ، صدای گوشخراش

vociferation (اسم)
داد و بیداد، فریاد، جیغ، داد، نعره

skirl (اسم)
جیغ، صدای جیغ، صدای زیر، صدای نی انبان، صدای گردباد

پیشنهاد کاربران

جیغ به طور حتم بر گرفته از واژه ی چیغیرماق ترکی هست ، به معنی فریاد زدن و معادل دری آن فریاد زدن هست ، نمیدونم چرا یه عده کارشون اینه زیر این پست به هر روش ممکن ، حتی با زیر سوال بردن منطق و عقل و شعور
...
[مشاهده متن کامل]
همه ی واژگانو ربط بدن به زبان دری ، با ساختن لغات ناشناس و ربطش دادن به دنیای باستان و کم و زیاد کردن حروف و . . . . ، ولی خوشبختانه تشخیص کلمات ترکی وارد شده به دری کار سختی نیست ، چون کلمات ترکی یه شکل و شمایل و آهنگ خاصی دارن

فارسی زابان هندیه؟ فارسی زابان هندواروپاییه
اینجاهم محل نفرت پراکنی و عقده گشایی نیست. جای اشتباهی اومدی
۱۵ سال پیش همکارش ترکیه بوده و لی از ۲۰۰ سال پیش مادرش خبر داشته 😂همکارای عربستان منم میگن کع ۱۳۰۰ سال پیش تا ۲۵۰ سال بعدش زبان رسمی ، تکلمی کل ایران عربی بوده
آقا وحید سلجوقیان که هیچی عثمانی هاهم زبان درباریشون فارسی بوده، برو مینیاتوری های عثمانی هارو ببین به چه زبانی نوشته 😉
جیغ یک کلمهء ایرانی هست و در زبانهای فارسی و هندی و اردو و پشتو و پنجابی ( زبانهای هندو ایرانی ) که بیش از یک میلیارد نفوس می باشند همین کلمه استفاده می شود اما برابر و معادل آن در زبان اورالتایی از جمله
...
[مشاهده متن کامل]
تورکی و صد البته در مغولی به این عمل و کلمه "قشقرق" می گویند. این را همه می دانند من نمیدانم چرا برخی برای تورک نمودن یک کلمه، دیوان و داستان تهیه می کنند. من هیچوقت نمی گویم که قشقرق کلمه ای ایرانی است ولی صد از صد جیغ یک کلمهء ایرانی شرقی است اگر در تورکی استانبولی بکار می رود بخاطر اینست که کلمات مشترک بسیاری با زبان فارسی دارد در تورکیه به این کلمه چیغ می گویند. من پانزده سال پیش همکار بازنشسته ای از کشور تورکیه در یک کارخانه داشتم که مادرش معلم دوران زبان عثمانی بود به نقل از مادرش به من گفت زبان عثمانی و فارسی یکی بودند تنها در افعال با هم فرق داشتند. کمال آتاتورک همه چیز را تغییر داد و پیشتر از دوران عثمانی یعنی در دوران سلجوقیان روم، زبان دربار و بازار و دیوان و مجلس و مکتب همه و همه فارسی بوده تنها زبان مسجد عربی بوده است. فکر کنم همین اندازه بس است . کلماتی مانند دریغ - جیغ - بغل ( آخوش ) - ارمغان ( نیشان ) - نغمه - سراغ ( سوراخ ) - پیغام ( پیام ) - پیغمبر ( پیامبر ) - فغان و بسیاری دیگر در زبان سغدی بکار می رفته چونکه زبان سغدی زبانی " غین دوست" بوده مانند زبان تورکی که " قاف دوست" است.

در مورد رنگloud
garish
scream
Striking
از فعل ترکی chıkmak به معنی خارج شدن ، در آمدن و. . . گرفته شده که در ارتباط با صدا نیز کاربرددارد.
از آن مشتق chıkık ( چئکئک ) به دست می آید که در ارتباط با صدا به معنی" صدای درآمده ( بلند یا کوتاه و. . ) "می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

از آن مشتقات زیر شکل گرفته :
- chıkkır یا chıqqır ( چئققئر ) = صدا ، صدای کوتاه و بریده ، صدای ضعیف و بریده بریده ( فرد یا شخص )
- chıqqıldamaq ( چئققئلداماق ) = صدا کردن ، صدا کوتاه و بریده دادن ،
- chıkkırtı یا chıqqıltı ( چئققئلتئ ) = صدای بریده و کوتاه ایجاد شده که از چیزی یا شی به گوش می رسد و. . .
و. . . .
شکل chıkık ( چئکئک ) با تغییر در تلفظ به شکل chıkığ ( چئکئغ ) و سپس chığığ ( چئغئغ ) در نهایت با کاهش و حذف تلفظ "ğ =غین " میانی به شکل " chıığ" ( چئئغ ) و در نهایت "chığ" ( چئغ ) درآمده که این شکل برای اشاره به صدای بلند استفاده می شود و به شکل "چیغ" و "جیغ" وارد گویش های زبان فارسی شده است.
از " chıgh" ( چئغ ) مشتقات زیر به دست می آید:
- چئغئرماق = فریاد کشیدن ، داد زدن ،
- چئغرتئ = فریاد ، داد
- چئغلئک = صدای بلند ، فریاد ، داد
- چئغلاشماق = تبدیل صدا به صدای بلند یا داد و فریاد ، تشدید شدن صدا
- چئغلام = صدای تشدید شونده ، صدایی که از حالت عادی شروع شده و تدریجا افزایش می یابد تا حدی که به سطحی آزار دهنده و حتی آسیب زننده برسد
- چئغلاز = صدای بسیار بلند ، فراصوت ، صدایی که فراتر از دایره شنوایی بوده و با گوش شنیده نمی شود
و. . .
دیگر مشتق به دست آمده از "چئع" مشتق " chığın " ( چئغین ) می باشد که با درون فرسایی در تلفظ به شکل "chın" ( چئن ) در آمده که به معنی صدای پخش شده و طنین انداز شده می باشد
مشتقات از "چئن" :
- چئنلانماق = طنین انداز شدن ، پخش و انعکاس دار شدن صدا ،
- چئنلئک = صدای طنین انداز شده
- چئنلاملئ = دارای طنین انداز شوندگی قابل توجه ،
- چئنلام = طنین اندازی صدا ، صدای طنین دار ،
- چئنلاق = طنین دار ، طنین انداز ،
- چئنلامساماق = پژواک سنجی کردن ،
- چئنلاشئم = طنین انداز شدن جمعی و متداخل چندین صدا در یک محیط ،
- چئنلاموز = طنین صدا در محیط پیرامون
- چئنلاتماق = به طنین انداختن صدا ، طنین دار کردن ،
- چئنگ = نوعی ابزار موسیقی ایجاد اصوات طنین دار ،
و. . . .

Lurid
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس