جگر واژه ای فارسی است که برگرفته از واژه �یاکار � یا �جاگار� و به معنای کبد در فارسی میانه می باشد این واژه با واژه های �یاکاره� در اوستا و �یاکروت� در سانسکریت هم ریشه می باشد.
واژه جگر در
پهلوی :یگر
و در زبان روسی:ایکرا
یکیست
واژه جگر
معادل ابجد 223
تعداد حروف 3
تلفظ jegar
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: ĵikar]
مختصات ( کن . )
آواشناسی jegar
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
واژه یِ " جگر" از واژه یِ اوستاییِ " یاکَر yakar" است. آوایِ " ی" در آغازِ برخی واژگانِ اوستایی با " ج" در پارسیِ کُنونی همپیوند هست؛ بمانندِ " یاتو /جادو" ، "یَشن/جَشن" و. . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
پَسگَشت ( reference ) :
بخشِ 1282 از نبیگِ" فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ باستان" نوشته یِ " کریستین بارتولومه"
سرخ سوار. [ س ُ س َ ] ( اِ مرکب ) سوار قرمزپوش . سواری که لباس او سرخ باشد. || کنایه از جگر است و آن ازجمله آلات اندرونی انسان و حیوانات دیگر باشد و بعربی کبد خوانند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . مرحوم وحید در حاشیه ٔ مخزن الاسرار سرخ سوار را قلب صنوبری حیوانی و لعل قبا را جگر معنی کرده است :
... [مشاهده متن کامل]
سرخ سواری به ادب پیش او
لعل قبایی ظفراندیش او.
نظامی ( مخزن الاسرار چ 3 ص 51 ) .
واژه جگر در غزل 370 حضرت حافظ جان و یا پاره جان را تداعی می کند. آنجا که می فرماید:
جگر چون نافه ام خون گشت . . .
جگرو/jegaru/:در گویش شهرستان بهاباد به خوراک جگر گفته می شود.
جگر:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "جگر " می نویسد : ( ( جگر در پهلوی در ریخت یگر yagar بکار می رفته است . ) )
( ( پر از درد خوالیگران را جگر
پر از خون دو دیده پر از کینه سر ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 289. )
... [مشاهده متن کامل]
واژه جگر با واژه های liver در انگلیسی، Lever در هلندی ، Leber در آلمانی سنجیدنی است .
در ترکی پخته ی آن "جئقیر بئقیر " و در فارسی" جغور بغور " می باشد . ترکمن ها به جگر Bagyr ، قرقیز ها Boor ، قزاق ها Bawır می گویند که در ترکی به کلیه بئویر گفته می شود .
جگر : کنایه از درد و غم
بر در این دکان قصابی
بی جگر کم نواله ای یابی
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۲۸.
می بخشید، در بخش مترادف، جگر مترادف ریه و شش نیست. ریه یا شش در دستگاه تنفس است. سپاس
کبد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)