جویبار

/juybAr/

    arroyo
    brook
    stream
    plac abocunding in streems
    [rare.] brook

مترادف ها

rush (اسم)
تعجیل، حمله، جویبار، یورش، جوی، خیز، بوریا، فشار، یک پر کاه، ازدحام مردم، نی بوریا، انواع گیاهان خانواده سمار، حرکت شدید

acequia (اسم)
نهر ابیاری، جویبار

rivulet (اسم)
جویبار، جوی کوچک، نهر کوچک

rill (اسم)
جویبار، جوی کوچک، منبع، شیارهای ساحلی دریا

coulee (اسم)
جویبار، جوی خشک

fluor (اسم)
جویبار، جریان، مواد فلورین دار

streamlet (اسم)
جویبار، نهر کوچک

پیشنهاد کاربران

نام شهری در استان مازندران که به پایتخت کشتی ایران معروف است.
جوی بزرگی که معمولاً از به هم پیوستن جوی های کوچک تشکیل می شود، جویبار یا نهر نام دارد. واژه جویبار همچنین می تواند به کناره های یک جوی اشاره داشته باشد.
جویبار = جوی بار ( باریک و نازک ) = > به جایی گفته شده که جوی ها باریک دارد و نه رودخانه
و بار = bar لاتین به چم جاییت که پیشخوان دارد ( پیشخوان نازک ) و در بارکد هم به چم کدهای میله ای با همان نازک است به بریخت هاشور در کنار هم پین شدند.
جویاب
پایتخت کشتی ایران

بپرس