جوانی

/javAni/

    youth
    adolescence
    youthful
    youthfulness

مترادف ها

youth (اسم)
فتوت، جوانی، شباب، جوانان، نوباوگان، شخص جوان

springtime (اسم)
فصل بهار، جوانی، شباب، بهار زندگانی

پیشنهاد کاربران

برنایی، شباب
جوانی: در پهلوی یوانیه yuwānīh بوده است.
( ( جوانیش را خوی بد یار بود ؛
همه ساله ، با بد به پیکار بود. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 216. )

فتا
شباب

بپرس