جوانه

/javAne/

    eye
    germ
    offshoot
    sprout
    bud
    gemma
    node

فارسی به انگلیسی

جوانه چشایی
taste bud

جوانه زا
germinal

جوانه زدن
bud, burgeon, eruption, germinate, sprout

جوانه زنی
germination

جوانه زنی کردن
propagate

جوانه سویا و لوبیای مانگ
bean sprout

جوانه گاو
young ox

جوانه مارچوبه رسمی
asparagus

جوانه نوک تیز
spear

مترادف ها

chrysalis (اسم)
جنین، شکوفه، جوانه، شفیره حشرات

tiller (اسم)
کشاورز، جوانه، کشتکار، زارع، اهرم سکان کشتی

offshoot (اسم)
شعبه، ترکه، انشعاب، فرع، جوانه، شاخه نورسته

bud (اسم)
شکوفه، جوانه، غنچه، تکمه

sprout (اسم)
شاخه، جوانه، فرزند

seedling (اسم)
جوانه، نهال تخمی، جوانه کوچک درخت

gemma (اسم)
جوانه، غنچه، دکمه، جرثومه، الفکه، نرم تن یا صدف گرد کوچک خوراکی

youngling (اسم)
مبتدی، جوانه، جوانک

پیشنهاد کاربران

بریم مرحله به مرحله این ادعا رو بررسی کنیم تا روشن بشه چقدر پایه علمی یا تحریف شده است.
- - -
1. بررسی واژه �جوانه� در منابع معتبر زبان فارسی
در لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین �جوانه� از جوان پسوند �ـه� دانسته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

�جوان� = تازه، نو.
�ـه� در فارسی پسوند اسم ساز است ( مثل دانه، خانه، رانه ) .
→ بنابراین �جوانه� = آنچه تازه روییده، یا گیاه نو.
در برهان قاطع ( قرن ۱۱ هـ. ق ) هم �جوانه� آمده و همان معنی روییدنی نو دارد.
یعنی واژه کاملاً در سنت زبان فارسی ثبت شده و هیچ اشاره ای به ریشه ترکی ندارد.
- - -
2. بررسی از نظر زبان شناسی تاریخی
ریشه ی �جوان� در فارسی از اوستایی javān - ( به معنای جوان، تازه، نو ) است.
این واژه در سنسکریت هم دیده می شود: yuvā́na - ( جوان، تازه ) .
→ پس ریشه ی �جوان� در خانواده ی هندواروپایی است و بسیار کهن تر از ترکی است.
ساخت واژه �جوانه� بسیار طبیعی است:
�جوان� ( تازه ) �ـه� ( اسم ساز ) → جوانه = روییدنی تازه.
- - -
3. بررسی ادعای ارتباط با �جورمک� ترکی
در ترکی �c�cermək / c�cərmək� ( ریشه زدن، جوانه زدن ) داریم.
این واژه ربطی به �جور� یا �جورمه� ندارد.
اینکه گفته شده �جور� �مه� → �جورمه� → �جوانه� ساخته شده، از نظر آوایی و تاریخی کاملاً بی اساس است.
تبدیل �م� به �ن� در فارسی یک قاعده ی تاریخی نیست که چنین تغییری را توجیه کند.
حذف �ر� هم بدون هیچ دلیل آوایی ادعا شده است.
در متون قدیم ترکی ( دیوان لغات الترک کاشغری، قرن ۱۱م ) معادل �جوانه� واژه ی �بیتک� ( bitk – روییدنی ) و �اُتر� ( otur – روییدن ) آمده، نه �جورمه�.
→ بنابراین ادعای ترکی بودن �جوانه� از اساس جعلی است.
- - -
4. نتیجه
✅ �جوانه� یک واژه ی اصیل فارسی است.
✅ ریشه ی آن به اوستایی و سنسکریت برمی گردد ( �javan� = نو، تازه ) .
✅ پسوند �ـه� فارسی اسم ساز است و معنی �روییدنی تازه� می دهد.
❌ ادعای ارتباط با �جورمه� ترکی کاملاً ساختگی و بدون سند تاریخی یا زبان شناسی است.
- - -
📚 منابع:
لغت نامه دهخدا، ذیل �جوانه�
فرهنگ معین، ذیل �جوانه�
برهان قاطع، ذیل �جوانه�
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen ( ریشه شناسی هندواروپایی )
دیوان لغات الترک، محمود کاشغری
- - -

جوانه مجموعه ای از سلوله های مریستمی نخستین است. همچنین برگ یا گل رشد نیافته یک گیاه نیز گفته می شود و بر دو نوع است:یکی جوانه گل و دیگری جوانه برگ. اگر پوست جوانه را بکنیم می توانیم گل ها و برگ هایی را که به طور فشرده در داخل ان به هم پیچیده اند ببینیم بعضی جوانه ها یا غنچه ها را می توان به عنوان غذا خورد مارچوبه کلم دلمه ای و کنگر فرنگی از جمله جوانه های خوراکی اند
...
[مشاهده متن کامل]

یکی از منابع پر ارزش غذایی است که در گذشته جزء رژیم غذایی ایرانیان قرار داشته است و گفته می شود بیست برابر گوشت ارزش غذایی دارد.

جوانهجوانهجوانهجوانه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جوانه
نو رُسته
sprout
تژ
جوانه : [اصطلاح صنعت چوب] معمولا به برجستگی کوچکی از انتهای ساقه یا شاخه ‏ها نامیده می‏شود که از رویش آن ساقه ـ شاخه ـ برگ ـ یا گل و میوه ظاهر می‏گردد ( جوانه ‏ها را در گیاه ‏شناسی از چند نظر طبقه‏ بندی
...
[مشاهده متن کامل]
می‏کنند ـ از جمله از نظر شکل ظاهری پوشش ـ طرز قرار گرفتن برگ در داخل جوانه ـ از نظر تولید ساقه یا گل و میوه و بالاخره جوانه‏ های مخصوص مانند دارد ـ لومبارد و گورمان و غیره ـ ( رجوع شود به دانش گیاه شناسی . )

زیبای بی همتا
بیرون آمدن از خاک
Bloom
انگار جوانه ها در سرزمین مان خشکیده
پرنده هاى صلح از سرزمین مان کوچیده
شفیق الله مصلح