جهش

/jaheS/

    leap
    jump
    spouting
    bob
    bolt
    bounce
    bound
    gush
    hop
    skip
    spring
    spurt
    vault
    wince
    leap(ing)
    mutation

فارسی به انگلیسی

جهش ابگونه
spout

جهش برقی
discharge

جهش به عقب
backlash

جهش دادن
mutate

جهش زا
trampoline

جهش مندی
jiggle

جهش و واجهش
pulsation, pulse

جهش کردن
mutate

مترادف ها

mutation (اسم)
تغییر، دگرگونی، جهش، تحول، شورش، تغییر ناگهانی، انقلاب

startle (اسم)
جهش، وحشت زدگی

vault (اسم)
طاق، سردابه، گنبد، جهش

caper (اسم)
شادی، جست و خیز، جهش

jump (اسم)
ترقی، طفره، خیز، پرش، جهش، افزایش ناگهانی

lunge (اسم)
خیز، جهش، حمله ناگهانی، سخمه، پرتاب ناگهانی، پیشروی ناگهانی

spurt (اسم)
جهش، جنبش تند و ناگهانی، کوشش ناگهانی و کوتاه، خروج ناگهانی

pounce (اسم)
یورش، جهش، پرتاب، حمله با چنگال، در حال خیز، گرده نقاش، خاکه ذغال، در حال حمله با چنگال

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

جهشجهشجهشجهشجهش
جهش که در پهلوی جهشت / جهشن امده ریشه جهشن جه به چم یافت شدن است
، ǰastan, ǰast, ǰah، ǰahišn، ، ، جهشت/جهشن در پهلوی در واژگانی چون جهشن ایار / هوجهشن / بد جهشن / جهشن کاری / جهشن داری امده جهشن به چم اقبال و همچنین گوهر و جهشن به چم عنصر و عرض است
جهشن/جهش اقبال /بخت
زغند
موتاسیون
پیشرفت وبلندی.
خیز
سرشت
جَهِش و پَرِش مترادف نیستند، و به جای هم نباید نوشته و یا گفته شوند. آدم پرش نمیکند، فقط پرنده پرش میکند. آدم جهش میکند. پس نگویید از روی فلان چیز پریدم. بگویید از روی فلان چیز جهیدم یا جَستم.
پیش رفت
جستن

جهش MUTATION :[اصطلاح جامعه شناسی] یک فرایند تغییر ژنتیکی تصادفی که تغییری در ویژگیهای فیزیکی حیوان یا گیاه به وجود می آورد. اکثریت عظیم جهش ها در جریان تکامل به هیچ جا منتهی نمی شوند. یعنی ارگانیسمهای جهش یافته نمی توانند باقی بمانند. اما در موارد بسیار اندکی، جهش ویژگیهایی تولید می کند که رشد انواع جدیدی را امکان پذیر می سازند.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع https://rasekhoon. net

پرش
به معنای برترازحالت تناوب
جعفریا همه شیرن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)