جهاد

/jahAd/

    crusade
    jihad
    holy war

فارسی به انگلیسی

جهاد کردن
crusade

مترادف ها

jehad (اسم)
جهاد

پیشنهاد کاربران

تلاش و کوشش پویا در خودسازی ( خودشکوفایی ) برای خوشنودی و نزدیک شدن بخداست ( قرب الهی ) .
واژه جهاد
معادل ابجد 13
تعداد حروف 4
تلفظ ja ( e ) hād
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: جِهاد]
مختصات ( جِ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی jahAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
واژه �جهاد� از ریشه �ج - ه - د� به معنی کوشش و مبارزه و فعالیت است. جهاد برعکس آنچه که امروزه توسط سیاست مداران مطرح می شود تنها به معنی جنگ و خون ریزی نیست. بلکه در اصل به معنی کوشش و مبارزه می تواند در عرصه های گوناگون باشد.
در پارسی جَهاد ( Jahaad ) تلفظ میکنیم ولی در عربی زبان مادر این واژه، تلفظش میشه جِهاد ( jihaad )
الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح کلمه ی � جهاد � به سبک سبا : ( ج ، ه ، ا ، د )
از سال 1388 به عنوان فعالیتی در حوزه ی خلاقیت و سرگرمی ، شروع به تشریح کلمات بر اساس تک ، تک ، حروف آن کلمه یا عبارت نمودم و نام آن را � سبک سبا � گذاشتم ( با هدف : انجام یک سرگرمی خلاقانه ، یادگیری و یادآوری بهتر کلمات و مفاهیم ، بیان جامع اما خلاصه ی مطالب مرتبط با یک کلمه و مفهوم )
...
[مشاهده متن کامل]

• ج :
 جوشش محبت و علاقه به کارهای خالصانه و خدا پسندانه ( در راه خدا و برای خدا بدون چشمداشت به پاداش های مادی و دنیوی )
 جلوگیری از نفوذ دشمن ( نفوذ نظامی ، فرهنگی و یا حتی نفوذ اثرات منفی بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله )
 جلوه ای از بروز انسانیت ( از خود گذشتن و نیازها ، آرامش و راحتی فرد دیگری را بر خویشتن ، مقدم داشتن )
• ه :
 هدایتگری و روشنگری ( نظیر جهاد فرهنگی در حین نذر کتاب برای ارتقاء دانائی جامعه )
 هستی بخشی ( نظیر جهاد سلامتی در حین نذر خون در ایام ماه های محرم ، رمضان ، پنج شنبه ی آخر سال و غیره و یا اقدامات جهادی جامعه ی پزشکی برای نجات دادن افراد بیمار و معلول از بیماری و معلولیت )
 هویت بخشی به نیاز های تعالی نفس و خود شکوفائی در انسان در حین انجام کارهای جهادی و داوطلبانه )
• ا :
 انجام کارهای داوطلبانه در حوزه ی سازندگی ، فرهنگی ، درمانی ، علمی / آموزشی و غیره
 ایثار و فداکاری در راه خدا و برای مردم
 آتش به اختیار بودن ( در بسیاری از موارد کارهای جهادی ، فرد بر اساس یک ندا و انگیزه ی درونی قوی برای ایجاد تغییرات مثبت و بدون فشار بیرونی ، کارهای داوطلبانه را در زمان مقتضی انجام می دهد )
 ایجاد حرکت و جوشش های عمومی برای تغییرات الهی و مثبت در جامعه ( بر اساس قوانین الهی ، خداوند همواره یاری گر حق و کوبنده ی باطل است )
• د :
 دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا ( اصل تولی و تبری در فروع دین اسلام )
 دستاوردهای خداپسندانه بدست آوردن برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ( به طور مثال : کسب دستاورد عمران و آبادانی کشور ، ارتقاء سطح سلامت ، ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه و غیره )

تفاوت قتال و جهاد و حرب:
قتال: فقط به معناى مقابله نظامى و درگـیـرى بـا دشـمـن اسـت. در قـرآن نـیـز واژه قـتـال تـنـهـا بـراى مبارزه با دشمن ظاهرى و خارجى به کار رفته است . بـراى مـبـارزه دشـمـنـان اسـلام عـلیـه مـسـلمـانـان، بـیـشـتـر از کـلمـه قتال استفاده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

جهاد: جهاد عمومیت بیشتری دارد و در داخل خودش قتال را هم دارد. علاوه بر جهاد جنگی، جهاد با نفس و جهاد فرهنگی، سیاسی و . . . را هم داریم. براى مبارزه مسلمانان با دشمنان اسلام، واژه جهاد را به کار برده انـد چون در جهاد با ثواب همراه است اما قتال لزوما با ثواب همراه نیست
حرب: حرب به معناى جنگ است که در آن مبارزه مسلحانه صورت می گیرد و همانند قتال معمولا برای کافران که با مـسـلمـانـان وارد جـنـگ و مـبـارزه مـى شـونـد استفاده می شود

جنگیدن در راه حق
جنگیدن با دشمنان اسلام
نوعی نبرد برای دستور الهی ( ترجمه به جنگیدن صحیح نیست چون معادل جنگیدن، حرب می شود )
الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح کلمه ی � جهاد � به سبک سبا : ( ج ، ه ، ا ، د )
از سال 1388 به عنوان فعالیتی در حوزه ی خلاقیت و سرگرمی ، شروع به تشریح کلمات بر اساس تک ، تک ، حروف آن کلمه یا عبارت نمودم و نام آن را � سبک سبا � گذاشتم ( با هدف : انجام یک سرگرمی خلاقانه ، یادگیری و یادآوری بهتر کلمات و مفاهیم ، بیان جامع اما خلاصه ی مطالب مرتبط با یک کلمه و مفهوم )
...
[مشاهده متن کامل]

• ج :
 جوشش محبت و علاقه به کارهای خالصانه و خدا پسندانه ( در راه خدا و برای خدا بدون چشمداشت به پاداش های مادی و دنیوی )
 جلوگیری از نفوذ دشمن ( نفوذ نظامی ، فرهنگی و یا حتی نفوذ اثرات منفی بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله )
 جلوه ای از بروز انسانیت ( از خود گذشتن و نیازها ، آرامش و راحتی فرد دیگری را بر خویشتن ، مقدم داشتن )
• ه :
 هدایتگری و روشنگری ( نظیر جهاد فرهنگی در حین نذر کتاب برای ارتقاء دانائی جامعه )
 هستی بخشی ( نظیر جهاد سلامتی در حین نذر خون در ایام ماه های محرم ، رمضان ، پنج شنبه ی آخر سال و غیره و یا اقدامات جهادی جامعه ی پزشکی برای نجات دادن افراد بیمار و معلول از بیماری و معلولیت )
 هویت بخشی به نیاز های تعالی نفس و خود شکوفائی در انسان در حین انجام کارهای جهادی و داوطلبانه )
• ا :
 انجام کارهای داوطلبانه در حوزه ی سازندگی ، فرهنگی ، درمانی ، علمی / آموزشی و غیره
 ایثار و فداکاری در راه خدا و برای مردم
 آتش به اختیار بودن ( در بسیاری از موارد کارهای جهادی ، فرد بر اساس یک ندا و انگیزه ی درونی قوی برای ایجاد تغییرات مثبت و بدون فشار بیرونی ، کارهای داوطلبانه را در زمان مقتضی انجام می دهد )
 ایجاد حرکت و جوشش های عمومی برای تغییرات الهی و مثبت در جامعه ( بر اساس قوانین الهی ، خداوند همواره یاری گر حق و کوبنده ی باطل است )
• د :
 دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا ( اصل تولی و تبری در فروع دین اسلام )
 دستاوردهای خداپسندانه بدست آوردن برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ( به طور مثال : کسب دستاورد عمران و آبادانی کشور ، ارتقاء سطح سلامت ، ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه و غیره )

در پهلوی " ارتیک " درنسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
ارتیک بزرگ = جهاد اکبر
ارتیک کوچک = جهاد اصغر
ارتیک راه خدا = جهاد فی سبیل ا. . .
جنگ ، نبرد ، کارزار ، ستیز
تلاش و کوشش در راه خدا - نام یک قهرمان بزرگ خیلی بزرگ.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس