wild (صفت)وحشی، خود رو، سبع، طوفانی، غیر اهلی، رام نشده، جنگلی، شیفته و دیوانهsilvan (صفت)جنگلیwoodsy (صفت)جنگلی، مربوط به جنگل، شبیه چنگلsylvan (صفت)جنگلی، پر درخت
آدم بی تمدننسبت ساز. برای مثال آلوی جنگلی. درهم و برهم، آشفته ( مثل موی سر شانه نشده )۱. به هم ریخته و نامنظم ( موی سر ) ۲. مربوط به جنگل - ساکن جنگل - در پیوند با جنگل+ عکس و لینک