جنگ افزار

/jangafzAr/

    arms
    weapon
    weaponry

فارسی به انگلیسی

جنگ افزار اتشین
firearm

جنگ افزار اتمی
nuke

جنگ افزار زدایی کردن
disarm

جنگ افزار هسته ای
nuclear weapon

مترادف ها

arm (اسم)
بازو، دست، سلاح، شاخه، اسلحه، شعبه، قسمت، جنگ افزار، دستهء صندلی یا مبل

weapon (اسم)
سلاح، اسلحه، جنگ افزار، حربه

armament (اسم)
سلاح، جنگ افزار، تسلیحات

weaponry (اسم)
جنگ افزار، تسلیحات، اسلحه سازی، تهیه سلاح

پیشنهاد کاربران

سلاح
نبردافزار
آنک چشمانی که خمیرْمایه ی مِهر است!
وینک مهر تو:
نبردافزاری
تا با تقدیر خویش پنجه در پنجه کنم.
شاملو
به هرگونه وسیله و ابزاری که انسان برای دفاع از خود در مقابل دشمن و جهاد در راه خدا به کار می برد, جنگ افزار می گویند.
اسلحه، تفنگ، مهمات

بپرس