جنجالی

/janjAli/

    alarmist
    contentious
    rambunctious
    rowdy

فارسی به انگلیسی

جنجالی و ستیزگر
obstreperous

پیشنهاد کاربران

قدیم دستگاهی شبیه دیسک کشاورزی به پشت گاوهای خرمنکوب می بستندچون قطعات چوبی بودواصطکاک زیاد داشت بسیارسروصدا بلند می شد. جنجال نماد سر وصدا بود.
کسی که جنجال به پا کند، پر سرو صدا
بحث برانگیز
قابل توجه
یه کار عجیب شگفت انگیز
کسی که غوغایی به پاکند
اشوبگر
آشوبگر

بپرس