جمود

/jomud/

    stiffness
    congelation

فارسی به انگلیسی

جمود خلسه ای
catalepsy, catatonia

جمود نعشی
rigor mortis

مترادف ها

inanition (اسم)
جنبش، تحریک، انگیزش، بی روحی، بی جانی، جمود

solidity (اسم)
دوام، سختی، استحکام، استواری، ضخامت، سفتی، محکمی، جمود

پیشنهاد کاربران

جمود نعشی: سفت و خشک شدن جسد فرد متوفی.
خشک مغزی
جامد شدن
عدم تحرک
حبس شدن
کسالت

بپرس