جلال

/jalAl/

    glory
    masculine
    proper name
    augustness
    dazzle
    dignity
    grandeur
    magnificence
    nobleness
    opulence
    pomp
    royalty
    solemnity
    splendor
    splendour
    stateliness

فارسی به انگلیسی

جلال و جبروت
blazon, glory, heraldry

جلال وجبروت تو خالی
tinsel

مترادف ها

worthiness (اسم)
شایستگی، ارزش، جلال، سزاواری

glory (اسم)
عظمت، افتخار، شهرت، مباهات، سر بلندی، شکوه، عزت، جلال، فخر، اشتهار، نور

kudos (اسم)
تجلیل، جلال

honesty (اسم)
درستی، امانت، صداقت، جلال، قدوسیت، درستکاری، دیانت، راستکاری، قابلیت امین

refulgence (اسم)
درخشندگی، شکوه، تشعشع، جلال، نورافشانی

پیشنهاد کاربران

یکی از فرهیختگان باور دارد که بیش از هفتاد درصد عربی ، ریشه ایرانی دارد ، به نظر میاد که واژه جلال با کل ( کلان ) همریشه باشد
بزرگواری، شکوه، از صفات خداوند که به
مقام کبریایی او اشاره دارد.
دختر درس خون
عظمت وشکوه
شکوه. ، بزرگی، عظمت
مرغ نجاست خوار
کر و فر
کبیر
بزرگ
شکوهمند
جلال، انسان شدن
عظمت بزرگی
شکوه و زیبایی
بزرگی شکوه عشق زندگی😊😊
زیبایی تمام. . .

Glory
هیبت

ابهت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس