جلاب

/jollAb/

    julep

پیشنهاد کاربران

غریب آشنا باش و سیاح دوست
کـــه ســـیاح جــلاب نــام نکوســــت
سعدی ( بوستان )
جلاب معنی برده ها و اسرایی که برای خرید و فروش به شهر های دیگه برده می شدن گفته میشه
جُلاب معرب گلاب است.
ریشه و جذر کلمه جَلَبَ به معنی آوردن و جلب کردن است. جَلّاب به معنی گوسفندان، شتران و سایر چهارپایان که برای فروش از منطقه ای به منطقه دیگر آورده می شده. در روستاها و شهرهای استان فارس می گویند شغل فلانی جَلابرخریدن است یعنی خرید و فروش گوسفندان. بعضا در روستاها گوسفندانی که مختص فروش هستند و معمولا گوسفندانی که زاد و ولد نمی کنند وبه شکل جدا از سایر گوسفندان به چرا برده می شوند را هم جَلّاب می گویند. در گذشته ها به بردگانی را هم که برای خرید و فروش به شهر دیگری می بردند جَلاب گفته می شده.
...
[مشاهده متن کامل]

جذاب جالب=جلاب

جلّاب
به ضم جیم و فتح لام مشدده و الف و با ی موحده .
ماهیت آن : از جمله اشربه است که جهت تقویـت قلـب و رفـع خفقان و توحش و مالیخولیا و امثال اینها ترتیـب مـی دهنـد و بـا عرقهای مناسبه میآشامند . دستور سـاختن آن آنسـت کـه بگیرنـد نبات سفید و یا شکر سفید مقدار یک من و با سه من گـلاب بـ ه آتش ملایم بجوشانند و کف آن را بگیرند و صاف نماینـد تـا بـ ه نصف رسد پس یک درهم زعفران ه ب گلاب سوده داخل نماینـد و در ظرفی نگاهدارند و عندالحاجت با آب سـرد و یـا بـا یکـی از
...
[مشاهده متن کامل]

عرقهای مناسبه حل کرده تخم با وگنل و یا فرنجمشک و یا ریحان و یا امثال اینها بر آ ن پاشیده بنوشند و اگر حرارت در مزاج غالب باشد بزرقطونا بر آن بپاشند و اگـر بـرودت غالـب باشـد عنبـر و مشک از هر یک دو دانگ داخل جـلاب نماینـد در آخـر طـبخ جلّاب طبی عبارت از همین است.

گلاب
جلاب: ( jellăb ) : [ اصطلاح چوپانی ] چوپانی که صبح احشام را برای چرا می برد و شب بر می گرداند. ریشه عربی دارد و در بوستان سعدی هم آمده است.

بپرس