جلا دادن


    buff
    gloss
    rub
    varnish
    wax
    water
    to polish
    polish

فارسی به انگلیسی

جلا دادن با مالش
burnish

جلا دادن با مالیدن
furbish

مترادف ها

surface (فعل)
جلا دادن، تسطیح کردن، بالا آمدن

polish (فعل)
پرداختن، براق کردن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن، مالیدن، سوهان زدن، واکس زدن

varnish (فعل)
جلا دادن، صیقلی کردن، لاک الکل زدن به، جلا زدن به، لعاب زدن به، دارای ظاهرخوب کردن

burnish (فعل)
پرداختن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن

furbish (فعل)
پاک کردن، پرداخت کردن، جلا دادن، تجدید کردن، صورت تازه دادن به، تجدید نظر کردن در

japan (فعل)
جلا دادن

پیشنهاد کاربران

صاف و براق کردن
تمیز کردن
براق کردن
براق کردن، تازه کردن، تجدید کردن، صیقل دادن

بپرس