بررسی واژه ی �جُغله� در زبان فارسی و ریشه های تاریخی آن
واژه ی �جُغله� در فارسی امروز کمتر رایج است، اما ریشه ها و کاربردهای تاریخی آن در متون اوستایی و پهلوی قابل پیگیری است. در ادامه، به بررسی این واژه در این دو زبان می پردازیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. اوستایی
در زبان اوستایی، واژه هایی با ریشه ی �jag - � یا �jagha - � یافت می شوند که معنای �سنگ� یا �سختی� را منتقل می کنند. این ریشه ها معمولاً در ترکیب با اشاره به مواد طبیعی یا سخت به کار رفته اند. برای نمونه، برخی منابع اوستایی واژه ی �آسمَن� ( Asman ) را به معنای �سنگ� ثبت کرده اند که نشان دهنده ی کاربرد استعاری و نمادین سنگ در ادبیات دینی اوستا است.
- - -
۲. پهلوی ( زبان میانه )
در متون پهلوی، واژه هایی مانند �jagla� یا �jughla� دیده می شوند که به معنای �سنگ کوچک� یا �گل فشرده� به کار می رفته اند. این واژه ها در متون دینی، ادبی یا حکمی، گاهی به صورت استعاری و برای بیان سختی یا مقاومت به کار رفته اند.
- - -
منابع معتبر کتابی
برای بررسی دقیق تر و ریشه شناسی واژه ی �جُغله�، منابع زیر توصیه می شوند:
1. H. Humbach, Die altiranischen Sprachdenkm�ler ( 1955–1968 ) – بررسی جامع متون اوستایی و پهلوی.
2. Mary Boyce, A History of Zoroastrianism, Vol. I & II ( 1975, 1982 ) – تحلیل متون دینی اوستا و کاربرد واژگان مرتبط با مواد طبیعی.
3. G. Kellens, Dictionnaire de la langue avestique ( 1991 ) – فرهنگ جامع اوستایی با اشاره به ریشه ها و معانی تاریخی.
4. D. N. MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary ( 1971 ) – واژگان پهلوی میانه با توضیح معنایی و کاربردی.
5. F. Spiegel, Die Pehlewi - Texte ( 1887–1902 ) – متن ها و تحلیل های پهلوی با تمرکز بر واژگان طبیعی و استعاری.
- - -
واژه ی �جُغله� در فارسی امروز کمتر رایج است، اما ریشه ها و کاربردهای تاریخی آن در متون اوستایی و پهلوی قابل پیگیری است. در ادامه، به بررسی این واژه در این دو زبان می پردازیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. اوستایی
در زبان اوستایی، واژه هایی با ریشه ی �jag - � یا �jagha - � یافت می شوند که معنای �سنگ� یا �سختی� را منتقل می کنند. این ریشه ها معمولاً در ترکیب با اشاره به مواد طبیعی یا سخت به کار رفته اند. برای نمونه، برخی منابع اوستایی واژه ی �آسمَن� ( Asman ) را به معنای �سنگ� ثبت کرده اند که نشان دهنده ی کاربرد استعاری و نمادین سنگ در ادبیات دینی اوستا است.
- - -
۲. پهلوی ( زبان میانه )
در متون پهلوی، واژه هایی مانند �jagla� یا �jughla� دیده می شوند که به معنای �سنگ کوچک� یا �گل فشرده� به کار می رفته اند. این واژه ها در متون دینی، ادبی یا حکمی، گاهی به صورت استعاری و برای بیان سختی یا مقاومت به کار رفته اند.
- - -
منابع معتبر کتابی
برای بررسی دقیق تر و ریشه شناسی واژه ی �جُغله�، منابع زیر توصیه می شوند:
1. H. Humbach, Die altiranischen Sprachdenkm�ler ( 1955–1968 ) – بررسی جامع متون اوستایی و پهلوی.
2. Mary Boyce, A History of Zoroastrianism, Vol. I & II ( 1975, 1982 ) – تحلیل متون دینی اوستا و کاربرد واژگان مرتبط با مواد طبیعی.
3. G. Kellens, Dictionnaire de la langue avestique ( 1991 ) – فرهنگ جامع اوستایی با اشاره به ریشه ها و معانی تاریخی.
4. D. N. MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary ( 1971 ) – واژگان پهلوی میانه با توضیح معنایی و کاربردی.
5. F. Spiegel, Die Pehlewi - Texte ( 1887–1902 ) – متن ها و تحلیل های پهلوی با تمرکز بر واژگان طبیعی و استعاری.
- - -
در بدخشان، جغله یک کلمه بسیار پرکاربرد میباشد. و معنای آن سنگ ریزه میباشد.
منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
ق حرف بیست وچهارم در الفبای فارسی، حرف بیست ویکم در الفبای عربی ( قاف ق ) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( کوف ק ) است.
در اغلب گویش های زبان فارسی حرف ق ( قاف ) و غ ( غین ) متفاوت تلفظ می شوند اما در برخی گویش ها و لهجه ها این دو حرف یکسان تلفظ می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
بیشتر واژه هایی که با همخوان /ق/ آغاز می شوند، ریشهٔ عربی دارد معرب هست در بعضی از واژه ها که از فارسی یا زبان های دیگر وارد زبان عربی شده و سپس دوباره وارد زبان فارسی شده است، همخوان ( صامت ) ابتدایی به �ق� تغییر کرده است. برای نمونه �قند� معرب �کند� و �قرمز� معرب �کرمست�. برخی دیگر از واژه های فارسی که همخوان غین در آن شنیده می شود به غلط با قاف نوشته شده است. مانند قباد، قشنگ، قالیچه و قلندر. بعضی از واژه های فارسی هم هستند که همخوان آغازین آن ها به �ق� تبدیل شده است. برای نمونه �قلک� که در اصل به صورت �کولک� و �غلک� رایج بوده است. حرف ق از حرف های عربی است طبق در کتاب فرهنگ واژه های اوستا این کلمه غ در این کتاب است.



ق حرف بیست وچهارم در الفبای فارسی، حرف بیست ویکم در الفبای عربی ( قاف ق ) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( کوف ק ) است.
در اغلب گویش های زبان فارسی حرف ق ( قاف ) و غ ( غین ) متفاوت تلفظ می شوند اما در برخی گویش ها و لهجه ها این دو حرف یکسان تلفظ می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
بیشتر واژه هایی که با همخوان /ق/ آغاز می شوند، ریشهٔ عربی دارد معرب هست در بعضی از واژه ها که از فارسی یا زبان های دیگر وارد زبان عربی شده و سپس دوباره وارد زبان فارسی شده است، همخوان ( صامت ) ابتدایی به �ق� تغییر کرده است. برای نمونه �قند� معرب �کند� و �قرمز� معرب �کرمست�. برخی دیگر از واژه های فارسی که همخوان غین در آن شنیده می شود به غلط با قاف نوشته شده است. مانند قباد، قشنگ، قالیچه و قلندر. بعضی از واژه های فارسی هم هستند که همخوان آغازین آن ها به �ق� تبدیل شده است. برای نمونه �قلک� که در اصل به صورت �کولک� و �غلک� رایج بوده است. حرف ق از حرف های عربی است طبق در کتاب فرهنگ واژه های اوستا این کلمه غ در این کتاب است.



جغل در میان گیلک زبان ها به معنی پسر نرسته هست ، و واژه ای ایرانی است پس نمیشه اونو تنها به یک زبان ایرانی مثل لری نسبت داد .
سامان فرخوند هستم از دزفول ، جغله در زبان لری بختیاری به معنی پسر میباشد
سامان هستم از دزفول، جغله در زبان لری بختیاری به معنی پسر میباشد
جغله در زبان لری بختیاری یعنی پسر
جغله به گویش بختیاری یعنی پسر نوجوان
واژه جغله که در زبان بختیاری هست این واژه جغله کاملا پارسی و ریشه پهلوی دارد که متاسفانه مثل واژه دیگر وارد زبان ترکی شده است .
منبع. فرهنگ لغت دهخدا
منبع. فرهنگ لغت دهخدا
در گویش بختیاری واژه ی : ( ( جغله ) ) به معنی پسر بچه یا پسرک می باشد، اگه به بزرگسال گفته شود برای تحقیر وی استفاده می شود و واژه ی : ( ( کر ) ) به معنی پسر می باشد و واژه ی : ( ( پیا ) ) یا ( ( میره ) ) به معنی مرد میباشد و واژه ی : ( ( تاته ) ) به معنی مرد مسن و عمو به کار می رود.
در گویش بختیاری ، واژه ی جغله به معنی پسر یا مرد جوان به کار می رود .
معنی جغله بع زبان لری میشه پسر
مثلن
جغله رو ته دار
معنیش میشه
پسر برو پیش درخت بلوط
مثلن
جغله رو ته دار
معنیش میشه
پسر برو پیش درخت بلوط
کلمه جغله از دو بخش جغ یا جق که کوتاه شده کلمه جوع است و به معنی گرسنگی است.
بخش دوم له است که پسوند جغ است و به معنای مسلط شدن است.
جغله به معنی کسی است که دیگر میتواند بر گرسنگی مسلط شود و شاید کودکی باشد که از شیر بریده اند.
بخش دوم له است که پسوند جغ است و به معنای مسلط شدن است.
جغله به معنی کسی است که دیگر میتواند بر گرسنگی مسلط شود و شاید کودکی باشد که از شیر بریده اند.
جغله کلمه لری هست به معنی پسرک
جغله در گویش لری به معنای پسر نوجوانی که هنوز خام و ناپخته است.
جغله [اصطلاح عشایر]: پسرک ( پسربچه )
در زبان لری به معنی پسر بچه
هوالعلیم
جغله : شخص ریز اندام ؛. . .
جغله : شخص ریز اندام ؛. . .
منبع : www. jegheleh. ir
در مورد واژه جغله: جغله شخصیت خردسال و بازیگوش است. کودکی که همیشه دست کم گرفته میشود و کمتر به چشم می آید . واژه جغله از زمان های قدیم تا به امروز در زبان فارسی ، اصطلاحات عامیانه و ضرب المثل ها استفاده میشود.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا به کودکی که دست کم گرفته میشود میگویند : جغله بچه
ساخت بازی رایانه ای جغله و غول سرزمین تنبلی توسط گروه بازی سازان پارسی
برای اطلاعات بیشتر نیز میتوان به سایت زیر مراجعه کرد:
www. jegheleh. ir
لینک تصاویر
جغله در راه برگشت از مدرسه به خانه
جغله در حال مبارزه با موجودات اهریمنی
در مورد واژه جغله: جغله شخصیت خردسال و بازیگوش است. کودکی که همیشه دست کم گرفته میشود و کمتر به چشم می آید . واژه جغله از زمان های قدیم تا به امروز در زبان فارسی ، اصطلاحات عامیانه و ضرب المثل ها استفاده میشود.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا به کودکی که دست کم گرفته میشود میگویند : جغله بچه
ساخت بازی رایانه ای جغله و غول سرزمین تنبلی توسط گروه بازی سازان پارسی
برای اطلاعات بیشتر نیز میتوان به سایت زیر مراجعه کرد:
لینک تصاویر
جغله در راه برگشت از مدرسه به خانه
جغله در حال مبارزه با موجودات اهریمنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)