جعبه

/ja~be/

    console
    box
    canteen
    case
    container
    package

فارسی به انگلیسی

جعبه ائینه
showcase

جعبه ابزار
toolbox

جعبه ابزار مکانیکی
workbox

جعبه ابزار نجاری
workbox

جعبه اچار
toolbox

جعبه اهنگ
music box

جعبه اینه
show window, vitrine

جعبه بزرگ
packing case, packing box

جعبه بندی
packing

جعبه تقسیم
junction box, distribution box

جعبه تلویزیون
cabinet

جعبه ته شیشه ای برای دیدن زیر اب
water glass

جعبه جواهرات
casket

جعبه چیزهای بهادار
casket

جعبه حاوی حب
pillbox

جعبه حلبی
can

جعبه حمل کالا
crate

جعبه خزانه
[rifle.] magazine

جعبه دار کردن
box

جعبه داشبورد اتومبیل
glove compartment

مترادف ها

case (اسم)
حادثه، اتفاق، جا، حالت، صندوق، جلد، جعبه، محفظه، قالب، مورد، پرونده، قضیه، قاب، وضعیت، دعوی، پوسته، غلاف، مرافعه، نیام

box (اسم)
ضرب، جای ویژه، صندوق، اطاقک، جعبه، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، جعبه، توگوشی

box (اسم)
ضرب، جای ویژه، صندوق، اطاقک، جعبه، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، جعبه، توگوشی

chest (اسم)
صندوق، سینه، جعبه، محفظه، خزانه داری، تابوت، قفسه سینه، خزانه، یخدان، سینه انسان

hutch (اسم)
صندوق، قفس، جعبه، خانه کوچک، کلبه

پیشنهاد کاربران

دربه
واژه جعبه
معادل ابجد 80
تعداد حروف 4
تلفظ ja'be
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: جعبَة]
مختصات ( جَ بِ ) [ ع . جعبة ] ( اِ. )
آواشناسی ja'be
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

جعبه = جابه ( جا به ) این واژه یکسره پارسی است
جَعبه:
١. سندوقچه، قوتی، کارسانک، کیوت، شگا، توبک، تبنگو، بسته
٢. [کهنه] تیردان، ترکش
٣. سبدچه، سرپوش
۴. ( موسیقی ) [کهنه] گونەای سازِ موسیقی
crate
Box
اصلا همه کلمه ها تورکی هستن، فقط خودشون خبر ندارن
در پارسی : همان " کیوت و شگا " درست می باشد که در پارسی باستان و پهلوی روایی داشته است
باکس
کانتینر
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بِهیر ( سنسکریت: بْهِری )
مانژو mãnžu ( سنسکریت: مَنجوشا )

بپرس