جست و خیز کردنcaper, cavort, disport, gambol, lark, rollick, skip, skylark, frolic, romp, bound, to leap, tumblefrolic, rompجست و خیز کردن با نشاط و سبکبالیdanceجست و خیز کنندهfrolicker
bound (اسم)حد، مرز، سرحد، خیز، کران، جست و خیزfrolic (اسم)رقص، خوشی، جست و خیز، سرور و نشاطcaper (اسم)شادی، جست و خیز، جهشgambol (اسم)طفره، جست، جست و خیز، ورجه ورجهsaltation (اسم)جست و خیز، جنبش ناگهانی، جهش ناگهانی، جهش خون شریان، پیشروی به تدریجfrisk (اسم)جست و خیز، تفتیش و جستجو، حرکت تند و چالاک در رقصspring (اسم)جست و خیز، فنر، سر چشمه، عین، چشمه، بهار، فصل بهار، حالت فنری، جهش یا حرکت فنری، حالت ارتجاعی فنرcurvet (اسم)شادی، شوخی، جست و خیز، وجدtittup (اسم)جست و خیزexultance (اسم)جست و خیز، وجد و شادیcapriole (اسم)جفتک، جست وخیز، جهش بلند اسب