جست و خیز

/jastoxiz/

    bound
    caper
    gambol
    game
    high jinks
    lark
    spree
    leaping
leaping

    gambol

فارسی به انگلیسی

جست و خیز کردن
caper, cavort, disport, gambol, lark, rollick, skip, skylark, frolic, romp, bound, to leap, tumble
frolic, romp

جست و خیز کردن با نشاط و سبکبالی
dance

جست و خیز کننده
frolicker

مترادف ها

bound (اسم)
حد، مرز، سرحد، خیز، کران، جست و خیز

frolic (اسم)
رقص، خوشی، جست و خیز، سرور و نشاط

caper (اسم)
شادی، جست و خیز، جهش

gambol (اسم)
طفره، جست، جست و خیز، ورجه ورجه

saltation (اسم)
جست و خیز، جنبش ناگهانی، جهش ناگهانی، جهش خون شریان، پیشروی به تدریج

frisk (اسم)
جست و خیز، تفتیش و جستجو، حرکت تند و چالاک در رقص

spring (اسم)
جست و خیز، فنر، سر چشمه، عین، چشمه، بهار، فصل بهار، حالت فنری، جهش یا حرکت فنری، حالت ارتجاعی فنر

curvet (اسم)
شادی، شوخی، جست و خیز، وجد

tittup (اسم)
جست و خیز

exultance (اسم)
جست و خیز، وجد و شادی

capriole (اسم)
جفتک، جست وخیز، جهش بلند اسب

پیشنهاد کاربران

شَپ
پرش
زغند
برخاستن
ورجه وورجه
جهش . . .
ورجه. . . .
شپ
شپ، شلنگ تخته

بپرس