جِسارَت : ١. دلیری، شیردلی، بیباکی، نترسی، ٢. گستاخی، بی - ادبی، بیپروایی، پر رویی، بی - ارجی، بیشرمی، ناشایستگی، ناپسندی؛ قلدری
واژه جسارت معادل ابجد 664 تعداد حروف 5 تلفظ jesārat نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: جَسارة] مختصات ( جَ رَ ) [ ع . جسارة ] ( مص ل . ) آواشناسی jesArat الگوی تکیه WWS شمارگان هجا 3 منبع فرهنگ فارسی معین
شجاعت
جسارت : جسارت یعنی گستاخی - پر رویی - قلدری - بی شرمی - دلیری - بی احترامی - وقاحت - زشت وناپسندیده .
جسارت ینی شهامت و جرأت داشتن به معنای واقعی کلمه، ینی بی پروایی مطلق حالا یه جاهایی توی بعضی از فرهنگ لغت ها اومده که وقتی از حد بگذره اون کاری که با شهامت داری انجامش میدی و منجر به یه کار ناجور بشه گذاشتن ... [مشاهده متن کامل]
گستاخی ولی معنی دقیق جسارت ینی بی باک بودن، نترس بودن و جگر داشتن شهامت داشت، جرأت و جسارت، خیلی درباره فامیل خودم تحقیق کردم و منابع محکمی هستش که فقط به جرأت و شهامت ختم میشه حالا کی اومده توی فرهنگ لغات گستاخی رو اضاف کرده نمیدونم، گستاخی ینی گستاخی نباید ربطش میدادن به جسور بودن و جسارت داشتن، یا علی🌹