منهای . . . . . . . . . . . . . . .
فایدهٔ کل، مجموع لذت ها منهای مجموع دردهای تجربه شده توسط همه افرادی است که تحت تأثیر عمل قرار می گیرند. یک عمل زمانی خوب تلقی می شود که این فایده کل را افزایش دهد و زمانی بد که آن را کاهش دهد.
1 - جز joz این واژه در پهلوی اوز uz و جود jud بوده به معنی جدا، مگر، استثنا.
2 - جزء ( بخش، پاره ) ؛ این واژه عربی است و جمع آن اجزاء و جزئیات است؛ و همتای پارسی آن اینهاست:
بخش ( دری )
کافت kāft ( پهلوی )
... [مشاهده متن کامل]
پاژ ( کردی )
توز tuz ( خراسانی )
اِپسین epsin ( سغدی: epsint ) .
3 - جزو ( بخش ) . این واژه همان جزء عربی است.
کلمه �جز� بنظر میآید که دارای دو معنی کاملا روبروی هم هستند. یکی همین معنی �استثنا� که در این صفحه هم آمده. دوم به معنی �شامل� که فکر کنم بصورت عامیانه �جزو� هم معمول است. یک سرچ ساده در گوگل برای عبارت، مثلا، "جز آنها بودند" نمونه های زیادی از منابع معتبر که کلمه �جز� را به این معنی استفاده کرده پیدا میکند. برای مثال:
... [مشاهده متن کامل]
. . . همان هیئتی است که آقای توکلی و شفیق جز آنها بودند. . . .
. . . در سال ۱۸۲۴ پدر خانواده تصمیم گرفت که چهار دختر خودش را که امیلی و شارلوت هم جز آنها بودند . . .
مترادف آن در انگلیسی هست: including
جُز= یوتاز، یوتاک، یوتر، یوت، مگر، بخش، بند، پاره، جوتاز، جُتاز= جُز
جُزخواست= استثنا
جُزیک= استثنایی= سواویژه، جداویژه
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
# Taksoo
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#ضیا - همایون
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
جز ، joz ، بجز، غیر از ، به غیر از
جز، jez ، جزغاله ، چنز، چنزاله، دنبه برشته
جز، jez، به جز در امدن ، طاق شدن طاقت
نه مگر = جز ، غیر از
یوت گویش دیگر جز هست
غیر از
جز:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " جز" می نویسد : ( ( جز در پهلوی ریخت پیوسته و در هم فشرده ی دو واژه ی پهلوی است : یوت از yut az : یوت ستاکی است که در یوتاک ( جدا ) نیز به کار رفته است . ) )
( ( مگر مردمی خیره خوانی همی؛
... [مشاهده متن کامل]
جز این را نشانی ندانی همی ! ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 197 )
تراشیدن[سر، ریش]
در پهلوی " یوت " ، اجزا = یوت ها ، بجز ، به غیز از = یوتر
مگر
الا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)