( در معنای مجازی ) بهبود، پیشرفت
•flash
•Epiphany : a sudden burst of understanding
◆But totally *spark *is more common ◆
به گمان من جرقه همان ریزه آتش است؛ خودِ ریزه آتش یا اخگر
و آوای آتش یا اخگر ( در پاسخ خانم سارا ) صدایی است شبیه جرِق ، جرِق جرِق ، یا شِرِق شِرِق
آبیز
گل حجر. [ گ ُ ل ِ ح َ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آتش است و به عربی نار خوانند. ( برهان ) . کنایه از آتش زیرا که از سنگ بیرون می آید. ( آنندراج )
جرقه زدن. جرقهیدن.
از جرقیهدن = جرقستن ساخته شده.
و مانند "خواستن = خواه/کاستن = کاه/ ( ستن - - > ه ) " از جرقهیدن به جرقستن تبدیل شده.
م. ث
آتش نشانان می گویند که این سیم ها بودند که جَرَقِستَند و آش سوزی را به راه انداختند.
چهره ی لری این واژه "چَرَکَه" می باشد.
اخگر، بارقه، برق، شراره، شرار، شرر، شعله
این واژه از صدایی است که از اخگر ساخته میشود گذاشته میشود. مانند این است بگوییم آواز گنجشک یا جیک، آوای سگ یا واق، واک گربه یا میو، آوای برگ خشک یا خش و. . . و آوای اَخگَر یا جرقه، فرقی ندارد.