جراحی

/jarrAhi/

    surgery
    surgical

فارسی به انگلیسی

جراحی پلاستیک کردن
face-lift

جراحی مانند
surgical

جراحی مغز و اعصاب
neurosurgery

مترادف ها

surgery (اسم)
تشریح، عمل جراحی، جراحی، اتاق جراحی

پیشنهاد کاربران

✍️ پارسا
❌ جَرّاحی
✅ کاردپزشکی
✅ نیشتَری
✅ نِشتَری
✅ نیشگَری
✅ تَن شِکافی
✅ کَرِنت
✅ کَرینِش
✅ خسته بندی
❌ جَرّاح
✅ کاردپزشک
✅ نیشتَر
✅ نِشتَر
✅ نیشگَر
✅ تَن شِکاف
✅ کَرِنتگَر
✅ خسته بند
جراحی: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی کردی است:
نِژداری neždāri
جراحی=عمل میشود ارمان عابد رشت
جَرّاحی، کاردپزشکی، تَنشکافی درمانی، بازسازیِ پزشکی
جرای= جراح، کرنتور
جِرایی= جراحی= تن شکافت، نیشتریدن، افگاریدن، فگاریدن، کَرینیدن،
کَرینش، بُریدن، شکافتن، جراندن، افگارش، کاردپزشک، کَرِنت
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#ضیا - همایون
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

🇮🇷 واژه ی برنهاده: تنشکافت 🇮🇷
نیشتر
گرنیدن
تن شکافی
جراندن
کاردگری
تن گرنش
میتوان به جای ( جراحی ) گفت : [ بُرِش - شکافت - شکاف ]
نیشتریدَن.
افگاریدن/فگاریدن
جرحیدَن.
کرینیدن.
کَرینِش = جراحی
کَرینیدن = جراحی کردن
بن مایه: فرهنگ فارسی به پهلوی، استاد فره وشی
جراحی واژه ای است پارسی و از جریدن، جراندن گرفته شده و با واژه ی دریدن همریشه هستند! اینها جزو واژگان اسم صدادار هستند، یعنی بن آنها از روی صدا ساخته شده اند.
نوعی از کار های پزشک یا تن شکافی
جراهی واژه ایست پارسی که به عربی رفته و جراحی و جراحت و. . . از ان ساخته اند. از جراندن به معنی بریدن، شکافتن و. . . است. همچون استاذ که از استاد پارسی است و مهرجان که از مهرگان پارسیست.
افگارش
بن واژه ی آن می تواند" افگاریدن" باشد که دیگر واژه هایی نیز از آن ساخته آید.
تن شکافی
جراحی در زبان پارسی " کرنت " ، جراح " کرنتور" و جراحت " افگار و زخمی " .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس